سلام بر آنانی که نه اهل «نان» بودند و نه اهل «نام»(به بهانه ۸سال دفاع مقدس)

هنوز هم می‏توان در دشت خونین خوزستان صدای عشق را شنید؛ صدایی که عشاق را مجذوب می‏کند؛ همان صدایی که در زمان دفاع مقدس، رزمندگان را به سوی خود فرا می‏خواند.

هنوز می‏توان در جای جای این خطه، ایثارگری و دلدادگی را حس کرد.

هنوز می‏توان صدای عاشقان را از عمق سنگرها و بیابان‏ها و آهنگ عارفانه‏ ی نماز شب را از این سرزمین شنید؛ گرچه از غرش تانک‏ها، توپ‏ها و هواپیماهای دشمن خبری نیست.

هنوز می‏توان مقاومت دلیرانه‏ ی رزمندگان را در «سه راه شهادت» مشاهده کرد.

هنوز می‏توان صدای خنده‏ی عاشقان را که به سوی معبود خود پر کشیدند، شنید.

هنوز می‏توان تشنگی دلاورانی که عرصه را بر مزدوران تنگ کرده، همانند مقتدای خود، حسین گونه جام شهادت را نوشیدند، احساس نمود.

و هنوز صدای رزمندگان اسلام در فکه، طلاییه، هویزه، بستان، سوسنگرد، شلمچه، خرمشهر و پادگان دو کوهه شنیده می‏شود.

شلمچه، سرزمین گل یاس است و عطری خاص هنوز در فضای این منطقه به مشام می‏رسد. شلمچه دیر گاهی است منزلگاه عشاق است؛ آنجا خانه ‏ی دلدار و محور احرار بوده و هست.

هنوز لحظه‏ هایمان را به نامتان متبرک می‏کنیم. هنوز در این کوچه ‏ها، طنین گام‏هایتان جاری است و رهگذران عاشق، سرمست از جرعه‏ ی زلال روح آسمانی‏تان، عشق و ایمان و مهربانی را زمزمه کرده و آرزو می‏کنند که: ای کاش هیچ نسلی حماسه‏ ی حضور را فراموش نکند.

خرمشهر، سند ایستادگی و پایمردی ایران است و شهدای زیادی با خون خود بر پای این سند مهر زده‏اند. هنوز آثار خشم دشمن و آثار دفاع جانانه در شهر هویدا است.

«پادگان دو کوهه» هنوز پر ازدحام است؛ همان گونه که در سال‏های دفاع مقدس و زمان عملیات پر استقبال بود. وارد پادگان که می‏شوی، نوای دل‏انگیز نوحه و زیارت عاشورا. همه را به سمت حسینیه ‏ی شهید همت می‏کشاند.

سلام بر همه‏ی شهیدان جانبازان، ایثارگران و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس.

سلام بر بچه‏ های بی‏ پلاک و با پلاک! سلام بر پلاک‏های برگشته از زیر خاک! >

نوشته شده توسط البرزگلستان در چهارشنبه, ۰۲ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۸:۰۹ ب.ظ

دیدگاه