اشعار رسیده/مثنوی بلند در منقبت سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی / ازاحمدرضااحمدی “ناصح گلستانی

کد خبر:۵۷۵۳۶

البرز گلستان:

🔴مثنوی بلند در منقبت سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، با مساعی مولانا جلال الدین محمد بلخی.🔴

بشنو این نی چون شکایت می‌کند
“”ماجرایی را حکایت می‌کند””

کز نیستان تا مرا ببریده‌اند
“”همدم من دوستان نالیده اند””

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
“”تا دهم شرح غمش با اشتیاق””

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
“”مثل قاسم پی بگیرد وصل خویش””

من به هر جمعیتی نالان شدم
“”مثل قاسم از سبکبالان شدم””

هرکسی از ظن خود شد یار من
“”می شود او عاشق دلدار من””

سر من از نالهٔ من دور نیست
“”قاسم قدسی ز حق مهجور نیست””

تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
“”قاسمی بودن که با دستور نیست””

آتشست این بانگ نای و نیست باد
“”دشمن قاسم، الهی نیست باد””

آتش عشقست کاندر نی فتاد
“”جام قاسم ناگهان در می فتاد””

نی حریف هر که از یاری برید
“قاسم عاشق بمعشوش رسید””

نی حدیث راه پر خون می‌کند
“”شرح حال هرچه مجنون می کند””

روزها گر رفت گو رو باک نیست
“”دشمن قاسم یقینا پاک نیست””

بند بگسل باش آزاد ای پسر
“حاج قاسم را نگر وقت خطر”

“چون ز خود رسته است؛ نترسد از عدو”
“جز شهادت نیست او را آرزو”

“” داعش از شمشیر تیزش در گریز””
“”دشمن دین را نموده است ریز ریز””

هر که را جامه ز عشقی چاک شد
“”چون سلیمانی نهانش پاک شد””

شاد باش ای عشق خوش سودای ما
“”شاد باش از شادی مولای ما””

جسم خاک از عشق بر افلاک شد
“”حیف و صدافسوس؛ قاسم خاک شد””

با لب دمساز خود گر جفتمی
“”در عزایش این چنین می گفتمی””

هر که او از هم ‌زبانی شد جدا
“”می برد شکوه بدرگاه خدا””

“”که ای خدا سخت است ما را سر گذشت””
چونک گل رفت و گلستان درگذشت

جمله معشوقست و عاشق پرده‌ای
“”من بگویم قاسما کی مرده ای””

“”تو نمردی ای سلیمانی مرام””
پس سخن کوتاه باید والسلام

احمدرضااحمدی

“ناصح گلستانی”۹۸/۱۱/۱۹

انتهای پیام

نوشته شده توسط البرزگلستان در جمعه, ۱۰ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۵ ق.ظ

دیدگاه