آیت الله هاشمی: نباید القاء شود نظام خواهان پیروزی یک جناح است

آیت الله هاشمی، انتخابات دو قطبی را بد نمی داند. دوقطبی «نظام- مردم» را خطرناک می داند. همان دوقطبی که در انتخابات ۸۸ بوجود آوردند. هاشمی می گوید فتنه و انحراف از انتخاباتی بیرون می آید که به مردم القاء شود، نظام خواهان پیروزی یک جناح یا یک فرد است!

خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در حاشیه دیدار اصلاح طلبان با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشت: آخرین توصیه انتخاباتی هاشمی به اصلاح طلبان، رقابت سالم است. برای آنکه خدای ناکرده نحوه تبلیغات انتخابات مجلس ششم را تکرار نکنند. برای آنکه تخریب اصولگرایان محور نشود. رقابت سالم یعنی داوری مردم درباره دیدگاه‌های متفاوت. اصلاح طلبان در انتخابات مجلس ششم و اصولگرایان در انتخابات ۸۸ از این خط قرمز رد شدند و هر دو ضرر کردند
صبح چهارشنبه ۲۴ دی ۹۳ است. امروز جمعی از تشکل‌های اصلاح‌طلب میهمان آیت الله هستند. جالب است دو سال قبل هم در چنین روزهایی اصلاح طلبان به دیدار آقای هاشمی آمده بودند. حاشیه نگاری آنروزم تیتر «آیا اشتباه ۸۴، تکرار می شود؟» نام گرفت. خداروشکر که در فاصله این دو حاشیه نگاری هم اصلاح طلبان اشتباه ۸۴ را تکرار نکردند و هم انقلاب دوباره عطر اعتدال گرفت.
اینکه می نویسم انقلاب عطر اعتدال گرفت، برگرفته از همان جمله بی بدیل امام در وصف هاشمی است. جمله ای که فقط در وصف یکنفر گفته شد و بس. «هاشمی زنده است چون نهضت زنده است»، فقط یک تعبیر ساده نبوده و نیست. یک شاخص است. نشانه‌ای برای تائید اصالت جریانهای سیاسی. آن امام بی بدیل، تعبیر نابش را فقط برای هاشمی نگفت. برای آینده انقلاب گفت. تا راست و چپ و اصولگرا و اصلاح طلب بی متر و معیار نمانند. تا افراطی ها، عطر اعتدال را از انقلاب نگیرند. «هاشمی»، نه عضو اصلاح¬طلب است و نه عضو اصولگرا. امّا هردوبه وجودش نیازمندند. چون هاشمی شاخص تضمین اعتدال آنهاست.
از دهه ۶۰ تا امروز و انشاء الله تا فردا. با آمدن آقای هاشمی، از مقدمه حاشیه نگاری به اصل آن می رسم. احوالپرسی ها خیلی گرم و صمیمانه است. آقای هاشمی، اصلاح طلب نیست، ولی گروه‌ها و احزاب داخلی خانواده انقلاب را دوست دارد. البته اصلاح طلبی تراش خورده از افراطی ها را. درست مثل اصولگرایان. قدیمی ترین رفقای هاشمی، اصولگرا بوده اند. از مرحوم عسگر اولادی تا همسنگر دوران مبارزه اش «آیت الله مهدوی کنی». هاشمی اگر دیروز برخی افراطی‌گریی‌های اصلاح طلبان و امروز تندروی اصولگرایی را نقد می کند. نقد پدرانه دارد. از اینکه می بیند اصولگرایی هنوز در حصر حمایتش از جریان انحرافی مانده. از اینکه شجاعت اصلاح نمی یابد و بر خطای خویش پا می فشارد. هاشمی نگران عاقبت اصولگرایان و اصلاح‌طلبان است. نگران فرو رفتن روز به روز در افکار و اعمال افراطی ها.
دبیر کل حزب مردمسالاری، اولین سخنران جلسه است. تمام حرفش در یک جمله خلاصه می¬شود. «حق النّاس باید برای شورای نگهبان هم باشد». بعد هم درخواستهای خود را می گوید. ۳ درخواست دارد از شخص آقای هاشمی. ۱- خواندن نمازجمعه. ۲- پذیرش ریاست مجلس خبرگان رهبری. ۳- سفر به عربستان و حل تمام مشکلات.
درخواستهایی بسیار کوتاه ولی تعیین کننده. درخواستهایی که امروز خواست اکثریت مردم است. پاسخ آقای هاشمی هم خیلی جالب است. سری به نشانه تائید تکان می دهد. این یعنی جوابش را قبلاً گفته. البته من جوابها را از جانب ایشان دوباره می نویسم. ۱- مردم می دانند چرا به نمازجمعه نمی آیم. ۲- برای انتخابات ریاست خبرگان بعداً تصمیم می گیرم. ۳- «رهبری بخواهند درباره عربستان، کمک می کنم».
خانم راکعی دومین سخنران جلسه است. کوتاه سخن می گوید و موجز. نوید راه اندازی تشکّل «زنان مسلمان نواندیش» را می دهد. خدارو شکر بلند بالایی هم می گوید از وجود و حضور پررنگ آقای هاشمی در صحنه. از اینکه باعث اتّحاد شده اند در مقابل افراطی ها.
آقایان شکوری راد و حکیمی پور و علیخانی هم به ترتیب سخنران بعدی هستند. اوّلی در نقد اتفاقات مجلس درهنگام سخنرانی علی مطهری گفت. دوّمی از تاثیر بی بدیل حضور هاشمی در مهار افراطی ها و سوّمی هم که حاج آقای علیخانی باشدبا قدرت کلامش در نقد برخی آمارهای غلط و جابجایی فرمانداران و بخشداران می گوید.
نوبت سخن گفتن که به آقای هاشمی رسید، جمله اوّلش خیلی صریح است. « سال مهمی در پیش رو داریم». «آقای هاشمی، چراغ انتخابات ۹۴ را روشن کرد». درست مثل زمستان سال ۹۱٫
آقای هاشمی در ادامه به نقد تعبیر عده ای درباره ترس بعضی‌ها از «قبضه کردن خبرگان» می پردازد. جالب است کسانی هم این حرف‌ها را می‌زنند که خودشان برای قبضه کردن خبرگان آمده‌اند و نگرانی آنها از کسانی است که ابزاری جز رأی مردم نه در نظام نظارت ونه در نظام اجرا و نه در رسانه ملی و نه در قدرت ارعاب و نه در تریبون‌های عمومی و مستقیم و … ندارند.
آقای هاشمی در ادامه تعبیر عجیبی به کار می برد. تعبیر «رأی مردم، بالاترین ابزار قدرت است». تعبیری در پاسخ به آنانکه به ابزارهای قدرت دیگری پناه برده و دلخوش کرده اند. آنانکه می گویند «همیشه که نباید میزان رأی ملّت باشد». هاشمی خطاب به آنها می گوید که «رأی مردم»، بالاترین ابزار قدرت است. تا یادشان نرود همه رشته های بافته شده از رسانه و ریا و ربا به اشاراتی در مقابل «رأی مردم» رنگ می بازد. درست مثل انتخابات ۹۲٫
آقای هاشمی مهم ترین بخش سخنانش را به دو انتخابات آینده اختصاص می دهد. از تدوین سیاستهای کلی انتخابات در مجمع به دستور رهبری می گوید. تا راه شبهه آفرینی ها در تمام مراحل انتخاباتها سد شود. تا مسیر انتخابات مردم پسند بیش از پیش فراهم شود.
هاشمی از کلید رهبری در این ارتباط می گوید. کلیدی بنام «حق النّاس». هاشمی می گوید با کلید رهبری هیچ قفلی از شبهه بر انتخاباتها زده نخواهد شد. مشابه آنچه در انتخابات سال گذشته اتفاق افتاد. همان اتفاقاتی که باعث شد جشن ملّی جای تردید ملّی را بگیرد. هاشمی می گوید احدی حق ندارد فراتر از کلام رهبری عمل کند. چه شورای نگهبان باشد و چه وزارت کشور. انتخابات آینده، باید تکرار «انتخابات حق النّاس»باشد. در تمامی مراحل از تائید صلاحیتها گرفته تا اعلام نتایج. دوران تفسیرهای شخصی و جناحی از انتخابات به سر آمده. چرا که عبور از حق النّاس، عبور از رهبری خواهد بود.
آخرین توصیه انتخاباتی هاشمی به اصلاح طلبان، رقابت سالم است. برای آنکه خدای ناکرده نحوه تبلیغات انتخابات مجلس ششم را تکرار نکنند. برای آنکه تخریب اصولگرایان محور نشود. رقابت سالم یعنی داوری مردم درباره دیدگاه‌های متفاوت. اصلاح طلبان در انتخابات مجلس ششم و اصولگرایان در انتخابات ۸۸ از این خط قرمز رد شدند و هر دو ضرر کردند.
هاشمی، انتخابات دو قطبی را بد نمی داند. بهترین حالت را رقابت سالم دو قطبی بین دو جناح سیاسی می داند. هاشمی دوقطبی «نظام- مردم» را خطرناک می داند. همان دوقطبی که در انتخابات ۸۸ بوجود آوردند. هاشمی می گوید فتنه و انحراف از انتخاباتی می آید که به مردم القاء شود، نظام خواهان پیروزی یک جناح یا یک فرد است!. هاشمی می گوید انتخابات، حماسه سیاسی می شود اگر مردم کاملاً احساس کنند «میزان، رأی ملّت است» و از «رأی مردم»از آغاز تا پایان آن همچون «حق النّاس» صیانت می شود.
حرف آخر هاشمی، حرف تا آخرین نفس ایستادن است. حرف وقف کردن خودش برای نظام اسلامی. حرفی که هاشمی آزمون عملش را بارها بخوبی پس داده است. هاشمی، این حرفها را تئوری نمی گوید. پای عملش که برسد، بی هیچ تردیدی می آید. حتی اگر پای آبرو دادن درمیان باشد. حرف آخر هاشمی، حرف آخرش برای تمام پرسشهای آمدن و نیامدنش است. هاشمی پای مصلحت مردم قدمی کوتاه نمی آید. پای انحراف انقلاب ذره ای تردید نمی کند. چه انتخابات مجلس ششم باشد و چه انتخابات خبرگان آینده. چه انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ باشد چه انتخابات سال ۹۲٫ حرف آخر هاشمی، حرف تا آخرین نفس ایستادن اوست. ایستادن پای خواست ملّت. پای مصلحت نظام.
روایت مصلحت همچنان باقی است…

نوشته شده توسط البرزگلستان در شنبه, ۰۴ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۳:۴۸ ب.ظ

دیدگاه