مقاله رسیده : مهارت های اجتماعی(۲) از دکتر محمدرضازارع ،گلستان

کدخبر:۷۵۴۹۴

مقاله مهارت های اجتماعی از دکتر زارع

به گزارش البرز گلستان خبرنگار حوزه بهداشت و درمان درشماره قبل به معنی تفاهم پی بردیم و متوجه شدیم که تفاهم می تواند عامل پیروزی و موفقیت باشد.
زیرا وقتی ما منطقی می اندیشیم حتما نقش و جایگاه خویش را باید در اجتماعی که در آن قرار می گیریم بدانیم.
بنابراین وقتی که ما در یک مجموعه اداری قرار می گیریم باید بدانیم که دیگر این ما نیستیم که نقش و جایگاه خویش را تعیین می کنیم، بلکه این قانون است که نقش و جایگاه ما را مشخص می کند و برحسب قانون وظایفی برعهده ما نهاده می شود.که بسیاری از این وظایف به یک فرآیند اداری وابسته است که ما در قسمتی از این فرآیند قرار می گیریم که همچون قطعات یک پازل می باشیم، که نبود و یا جایگزین نامناسب هر کدام از قطعات پازل می تواند معنا و مفهوم پازل را مختل نماید، پس وقتی که می پذیریم به سازمان یا مجموعه ای بپیوندیم، یعنی اینکه پذیرفته ایم از قوانین حاکم برآن مجموعه تبعیت خواهیم کرد.بنابراین وظایفی برعهده ما قرار خواهد گرفت که شاید مطابق میل و رضایت شخصی ما نباشد اما در جهت تحقق اهداف و منافع سازمان خواهد بود.بنابراین منطق حکم می کند که اگر خود را جزء آن مجموعه می دانیم باید نسبت به اهداف و رسالت آن سازمان متعهد باشیم. زیرا لازمه موفقیت و پیروزی هر سازمان داشتن فرهنگ سازمانی غنی و کارکنانی مسئولیت پذیر و تاب آور می باشد.
بنابراین وقتی که ما مدعی هستیم فردی منطقی و مسئولیت پذیرمی باشیم، پس یادمان باشد اولین شرط منطقی بودن و مسئولیت پذیری پایبندی به فرهنگ سازمانی و تلاش جهت تحقق رسالت سازمان می باشد. و یکی از نشانه های فرد متعهد به فرهنگ سازمانی داشتن تفکر سیستمیک است. که برای یک فرد با تفکر سیستمیک چندان مهم نیست که در کجای سیستم قرار گرفته است.بلکه مهم این است که چقدر به وظایف خویش جهت تحقق رسالت سازمان پایبند است. و این افراد بخوبی می دانند که:
(( تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه اماده کنی))
چنین افرادی قبل از ارتقاء سیستم به فکر ارتقاء خویش نیستند، یعنی حاضر نمی شوند منافع و منابع سازمان را فدای مصلحت خویش و یا خویشان کنند، بلکه صرفا به مصلحت سازمان می اندیشند و برای افراد معتقد و متعهد به فرهنگ و رسالت سازمان چندان مهم نیست که هر تلاش و کوشش انان به منفعتی برای خویش نینجامد بلکه اصل انجام وظیفه و تلاش جهت تحقق رسالت سازمان است.
بنابراین چنین افرادی بعد از ورود به سیستم ابتدا به ضوابط حاکم برسازمان می اندیشند و تلاش جهت اجرای درست فرآیندهای سیستم را وظایف خویش می دانند.
فرد معتقد به تفکر سیستمیک هرگز ضوابط حاکم برسازمان را قربانی روابط خویش نمی کند، بلکه منطقی و معقول می اندیشد و به اصلاح فرآیندهای معیوب می پردازد و همواره جهت ارتقاء سازمان صادقانه تلاش و کوشش میکند.