حفاظتِ ناپاید ار بهزادانگورج

کدخبر:۷۴۵۱۹

حفاظتِ ناپایدار
✍️بهزادانگورج
البرزگلستان/یک مامور جنگل در قلب جنگل ها ! بی سابقه نیست ! اما تاسف آور و تاثر بر انگیز است. برای این شهید خدمت آرزوی علو درجات و رحمت و مغفرت می کنم. بی تردید شناسایی و تعقیب مجرم در چنین جرمی و جزای لازم ! حق بدیهی است، اما تسکین دهنده هیچ درد آشکار و پنهان در یک خانواده نیست، که کانون آن با فروپاشی مواجه شد و همچنین راه حل رفع هیچ مشکل حفاظتی برای ایجاد امنیت و جلوگیری از تکرار چنین فجایعی نخواهد بود.
پذیرش ملی بودن عرصه و اعیان منابع طبیعی به اکراه و اجبار ! و منع بهره برداری بدون تامین کالای جایگزین یا از صرفه انداختن بهره برداری غیر مجاز و مجاری عرضه چوب و سایر فراورده ها به بازار، هرگز دستاورد حفاظتی پایدار ندارد و در هر لحظه از خلاء حضور مؤثر و بازدارنده، منتهی به ناهنجاری متداول و معمول دارای سابقه می شود.
سیاست های در شُرف اجرا برای حفاظت از عرصه و اعیان منابع طبیعی در سطوح مختلف از مراکز تصمیم گیری وزارتی تا زیر مجموعه های استانی ! نشان دهنده وضعیت «اصل حد بی کفایتی» است که مدیران و کارکنان در ایفای وظیفه شغلی خود دست و پا می زنند و به هر دلیل نمی توانند گامی رو به جلو بردارند.
بی تردید فقر جامعه در مناطق دور دست از محدوده قانونی شهرها از طریق افزایش وابستگی به تولیدات منابع جنگلی و مرتعی تامین می شود، در واقع فقر جامعه در بین سطوح مختلف منابع طبیعی توزیع می گردد و نتیجه توزیع چنان فقری از جامعه انسانی، به صورت قهر طبیعی بر ارکان و افراد جامعه آوار می شود و مردم در عین عدم حمایت لازم ! در زیر فشار چنان آوارهای خسارت زای جانی و مالی دست و پا می زنند.
فرسایش شش برابری خاک کشور و قرار گرفتن کشور در آستانه ورشکستگی آبی ! حاصلِ اتخاد سیاست هایی است که تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان آن، یا دقیقا فاقد اهلیت در چنان تخصصی بوده اند، یا دقیقا بر اساس کشمکش و نگاه بخشی فاقد جامع نگری به اتخاذ چنان تصمیم و اجرای چنان سیاستی رسیده اند.
در چند روز اخیر ما خبر خودکفایی کاغذ در کشور را خوانده ایم، در حالیکه مردم و مسئولین در رابطه با تخریب جنگل ها و محدودیت های اکولوژیکی متفق القول هستند و در سال ۹۵ نیاز چوبی صنایع چوب کشور حدود ۶ میلیون مترمکعب بود، به نحو محیرالعقول از تاریخ اجرای تنفس جنگل یعنی در ۷ ساله گذشته به تدریج به حدود ۱۲ میلیون متر مکعب افزایش یافته است.
طبعا عامه مردم و متخصصین فن و مدیریت مرتبط اذعان می نمایند که سطح قابل بهره برداری زراعت چوب و میزان واردات چوب نیز افزایش نیافته است ! چگونه با چینن شرایطی از جنگل های کشور، میزان مصرف دو برابر شد و بدون هیچگونه اختلالی در روند تولید محصولات ثانویه ! صنایع چوب کشور به کارش ادامه داد ؟.
مقامات کشور مستحضر باشند ! برخی موارد مهم در ضمن گزارشات مسئولین مرتبط از قلم می افتد و واقعیت هایی از آنها پنهان می شود و هرگز به آنها منتقل نمی گردد، خشت اول و شالوده کج ! یک دیوار بی سرانجام عاری از حفاظت و استراحت است و به تبع فقر چند جانبه عواقب جنایی بجا می گذارد.
در حالیکه با دو خط نامه خطاب به صنایع کشور، می توان مجاری تامین نیاز صنایع چوب کشور را تبیین و تامین منابع مالی نمود ! چگونه با افزایش مصرف دو برابری جنگل در حال استراحت است و وجود قاچاق چوب از جنگل ها در حد قاچاق چوب قبل از اجرای توقف بهره برداری و استراحت جنگل اعلام می شود،؟.
چرا دولت در ثروت های عمومی مانند جنگل ها و مراتع خلق ثروت ندارد و نمی تواند نقش این ثروت ها در اقتصاد استان های دارای جنگل را بنویسد و اعلام کند. نقش استراحت جنگل تاکنون توزیع فقر جامعه در جنگل های فقیر ! بوده است !.