اشعار رسیده :درد فراق و ناله هجران: از احمدرضا احمدی “ناصح گلستانی” علی آبادکتول

کدخبر:۶۶۴۹۶

البرز گلستان،/درد فراق و ناله هجران

 

برای دیدن روی تو ای دلدار می گریم

ز درد داغ هجران تو من، ای یار می گریم

 

نمی گریم برای آن که دارد داغ دنیا را

برای آنکه باشد روح او بیمار می گریم

 

چه داند آنکه اُشتُر می چراند،حال زارم را

ز من گر حال زارم را ستانی زار می گریم

 

در این دنیای فانی حسرت دنیا ندارم من

ولیکن گر برانی از درت بسیار می گریم

 

به شوق دیدنت بیم و امیدی هست در جانم

به یاد لطف تو در لحظه دیدار می گریم

 

به وحدت می رسم از کثرت فیض سحرگاهی

سعادت داده ای زان رو که در اسحار می گریم

 

نمی ترسم اگر روز جزا جانم بسوزانی

ز بیم هجر توچون حیدر کرار می گریم

 

دل آشوبی “ناصح” نیست الا خون دل خوردن

ز هجران گل رعنای در گلزار می گریم

 

احمدرضا احمدی

“ناصح گلستانی”

علی آبادکتول

۱۴۰۱/۹/۶

انتهای پیام

نوشته شده توسط البرزگلستان در چهارشنبه, ۰۹ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱:۲۳ ق.ظ

دیدگاه