مقاله رسیده : جنگل ها در وضعیت گرو گیری گروداران : از مهندس بهزاد انگورج

کدخبر:۶۴۷۴۲

البرزگلستان/گرو گیری گروداران
✍️بهزاد انگورج
طبیعت پناهگاهی امن است و تجلی واژه حمایت از منابع طبیعی را می توان با عبارت لازم و ملزوم زیر بیان نمود و نوشت؛ من در پناه تو و تو در پناه من !
با این وصف گروه داری چه معنایی خواهد داشت، در حالیکه قانونگذار قانون ملی شدن جنگل ها و مراتع را با ملحوظ نظر قراردادنِ حق عرف تصویب و ابلاغ کرد و مجری قانون برای ساماندهی بهره برداری های عرفی و سنتی و به منظور رعایت توان اکولوژیک، در برنامه جنگل به برنامهِ خرید و تهاتر حق عرف و حقوق مابه ازاء رجحان داد و حق عرف در سیاست جنگل در مواردی به عنوان معارض شناخته شد و رجحان رفع تعارض در مدیریت، با واژه استراحت دادن و تنفس جنگل به زبان آمد و بیان شد و در نهایت به قانون موسوم به استراحت جنگل تبدیل و اما در عین نادرستی به اجرا درآمد.
مدیریت منابع طبیعی مخصوصا “جنگل ها” در سنوات اجرای برنامه ششم توسعه در وضعیت گروگیری گروداران است. گروداران یک واژگانی توام با شرح موسع از رکن اجتماعی مدیریت پایدار جنگل های کشور است که در عین نادرستی و سنخیت حقوق مدنی به فرهنگ واژگان وارد شده است.
دیروز در یک متن که بر حسب مطالبات طبیعت دوستی نگاشته شده بود، عبارت “قانون شهروندانی آشنا به قانون” را خواندم و برداشتم از آن متن “درست یا نادرست” این بود که نگارنده، نسبت به حق عرف انتقاد دارد. در این صورت از نگاه ایندسته از طبیعت دوستان، قطعا کُمیت رکن اجتماعی مدیریت پایدار جنگل ها، بیشتر از قبل می لنگد که شهروندانی آشنا به قانون بر حسب طبیعت دوستی های متنوع خود، برای خود حقی مفروض نموده و هر روزه در جنگل ها و مراتع به بهانه هایی پرسه بزنند، اما حقوق صاحبان حق عرف دارای سابقهِ کهن و آبا اجدادی را نادیده بگیرند.
تفاوت واژگان گروداران که برگردان واژه Stakeholderse است، با واژگان ذینفعان که ریشه عربی دارد، بُرد اجتماعی است. بُرد واژگان گرودار دامنه وسیعی دارد و دستگاه های اجرایی مختلفی را در بر می گیرد، اما واژگان ذینفعان بُرد محدودی در حد صاحبان حق عرف در جنگل ها و مراتع دارد.
به نظرم در مدیریت پایدار منابع طبیعی نباید و نمی شود، اندیشه های جامعه شناختی را در چهارچوب رکن اجتماعی مدیریت پایدار نادیده گرفت، اما خصیصه پایداری این است که، بستر سازی برای استقرار مدیریت باید با دقت و استحکام لازم و کافی انجام شود، از این رو چون واژگان ذینفع در تعیین حق “یا میزان حقوق” کاربرد دارد و از سوی دیگر در تهیه و اجرای طرح در قالب مدیریت پایدار، باید به ساماندهی بهره برداری و حذف بهره برداری های مازاد بر توان اکولوژیک رسید، لاجرم باید از واژگان ذینفع عبور نمود و از واژگان مشارکت که با مراحل تهیه و اجرای طرح ملازمه دارد، استفاده نمود. با این وصف دو وجه بارز از مشارکت برای نیل به مدیریتی پایدار نمایان می شود.
❊ – شریک جدیدی در بهره برداری از عرصه و اعیان منابع جنگلی و مرتعی معرفی نمی شود
❊ – در راستای رفع تعارض در قالب طرح تفصیلی اجرایی برای حذف بهره برداری های مازاد بر توان و نیل به کاهش حجم بهره برداری امکان تهاتر و خرید حقوق عرفی و کاهش شریک در مدیریت فراهم می شود.
اگر بجای ذینفعان از واژه گروداران استفاده کنیم و دستگاه های اجرایی مانند : صنایع و معادن – وزارت نیرو – میراث فرهنگی و گردشگری به عنوان گرو داران در فرایند تهیه و اجرای طرح دخالت داده شوند، بی تردید تعداد شرکای کاری بیشتر و مدیریت سخت تر و متشتت تر دنبال می شود.
تامل کنید بر گرو گیری در بازه زمانی برنامه ششم توسعه ! که گروداران نامشخصی فقط حذف بهره برداری دولتی یا نحوه دخالت در توده های طبیعی و اصلاح ساختار جنگل ها را گرو گرفته اند و مدیریت جنگل در تهیه طرح جایگزین با یک چالش جدی عدم امکان اجماع در بین دانشگاهیان – بخش اجرا و تشکل های مردمی مواجه شد و موجودیت جنگل و دارایی های زیستی و تملک و سرمایه ای آن، به دار مجازات عدم اهلیت در چگونگی برون رفت از شرایط کنونی حلق آویز است.
طبیعت دوستان خودشان را با عبارت “قانون شهروندانی آشنا به قانون” به جامعه تحمیل نکنند و در پی کنار زدن ذینفعان نباشند، چنین هنجاری از جامعه ناقض حق عرف است و لحاظ قانونی ایراد دارد و مغایر با سیاست جنگل در ساماندهی بهره برداری عرفی از طریق تهاتر یا خرید حق عرف است.
گرو داران با عبارت “” طبیعت دوستی”” مدیریت منابع طبیعی مخصوصا جنگل ها را گرو نگیرند.

انتهای پیام

نوشته شده توسط البرزگلستان در شنبه, ۰۲ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۷:۵۹ ب.ظ

دیدگاه