مقاله رسیده /نگاه صرف قومیتی – طایفه ای به انتخابات، عاملی برای عدم رشد و توسعه سیاسی از مهدی بیدلی (دانشجوی دکتری علوم سیاسی)

کدخبر:۷۵۱۸۱

نگاه صرف قومیتی – طایفه ای به انتخابات، عاملی برای عدم رشد و توسعه سیاسی

مهدی بیدلی (دانشجوی دکتری علوم سیاسی):

البرزگلستان اولین دوره برگزاری انتخابات در ایران، نزدیک به ۱۲۰ سال می گذرد، پس از پیروزی انقلاب مشروطه ، شاهد برگزاری اولین دوره انتخابات مجلس عالی در سال ۱۲۸۵ بوده ایم که این امر و قدمت آن، نشان از اعتقاد و جایگاه گزینش مردمی و انتخاب نمایندگان خود در سطوح مختلف اجرایی و تقنینی دارد. مطابق اصل ششم قانون اساسی، در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، که اهمیت و جایگاه مهمی را در کشور به خود اختصاص داده است.

در جایی که هنوز برخی از کشورهای منطقه، اعتقاد و الزامی به برگزاری انتخابات و همه پرسی وجود نداشته و مردم آن کشور ایستادن در صفوف رای دهی و مشاهده برگ رای و صندوق اخذ آرا را تجربه نکرده اند، برگزاری انتخابات در چهار سطح ریاست جمهوری، خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا و گنجاندن در اصول قانون اساسی جزو افتخارات و از نشانه های مردمی سالاری در جمهوری اسلامی ایران می باشد.

از جمله ویژگی های مشهود در این کشور، حضور اقوام، مذاهب و ادیان مختلف بوده است که در بخش ها و مناطق مختلف در حال زندگی با رعایت و حفظ حس انسان دوستانه و همیاری یکدیگر بوده است. حضور اقوام در برخی از استان ها و یا شهرستان ها بصورت غالب و در برخی مناطق بصورت پراکندگی نرمال بوده است. برخی از استان ها نام خود را از قومیت خاص خود گرفته اند و در برخی از استان ها، قومیت های متنوع در کنار یکدیگر به تعامل و روابط انسانی می پردازند. از جمله استان هایی که تنوع قومیتی در آن، ویژگی بارز بوده، استان گلستان از استان های شمالی و مرزی کشور می باشد. وجود اقوام ترکمن، ترک، فارس، سیستانی، بلوچ، کتولی، مازنی و … و از زمان انتزاع از استان مازندران در سال ۱۳۷۶ قابل مشاهده است.

با نگاهی به حضور قومیت ها در انتخابات ها در می یابیم که این حضور دارای دو کارکرد می تواند باشد ترغیب نامزدهای انتخاباتی از هم قومیت خود برای حضور در انتخابات و همچنین کسب آرای وی برای خود، با توجه به انتظاراتی که از آنان دارد. این موضوع که شور و هیجان ایجاد شده برای حضور در انتخابات باعث افزایش مشارکت شود و هرچه مشارکت بیشتر شود فرد منتخب برایند نگاه عامه مردم خواهد بود نکته مثبتی می باشد ولی این موضوع که افراد، صرفا به هم قومی خود نگاه کرده و به ویژگی ها، توانمندی ها، عملکرد، معلومات، سواد، تجربه، روحیات و حسن خلق داوطلبین دقت نظر نداشته باشد نمی تواند وضعیت خوبی باشد.

از جمله عواملی که باعث شکل گیری این رویکرد شده می توان هم در توقعات و انتظارات کاندیداها از قوم، طایفه و منطقه خود، جستجو کرد و هم در مطالبات و خواسته های مردمی از نماینده منتخب خود، که این رویکرد را بوجود می آورند که به واسطه تعلقات طایفه ای، محله ای و یا قومیتی، الزامات همراهی، درک متقابل، تعاملات بین الطریفین و پیگیری خواسته ها، در بهترین و بالاترین سطح خود باشد.

فرهنگ مشترک، آداب و سنن، زبان و گویش، فرم لباس، از جمله مواردی هست که در درون ساختارهای قومیتی وجود دارد که آنرا جزو شاخصه های هویتی و مفاخر خود محسوب کرده و دلیلی برای داشتن روابط حسنه و حس نوع دوستی خود با یکدیگر می دانند. از اینرو این احساس ایجاد می شود که برای تداوم این رابطه نیاز به افزایش درک متقابل و داشتن توقعات از سوی یکدیگر باشد. اما در اوقاتی مشاهده می شود که از این روابط در شدیدترین و ناصواب ترین سطح خود استفاده می شود و این خاصیت درون ساختاری را عاملی برای خود برتربینی، تقابلات قومیتی، ایجاد قطبیت، داشتن حق های فرا قانونی و در مواقعی مظلوم نمایی و مورد اجحاف قرار گرفته شدن خود توسط حاکمیت، نشان دهند. هرچند که در دوره کنونی، شاهد درگیری های بزرگ قومیت ها در این کشور نبوده ایم ولی برای بدخواهان و معاندین نظام همیشه دامن زدن به اختلافات و تفاوت های قومیتی، عاملی برای ایجاد تنش و برخوردها و در نهایت به گمان اشتباه خود، تجزیه کشور می باشد.

مشاهده شده است در درون گروه های حزبی نیز، کسانی که سال ها در فعالیت های سیاسی داشته اند در موقع تصمیم گیری برای انتخاب نامزدها ، فرد نزدیک به طایفه و قومیت خود را بر فرد معرفی شده توسط حزب و گروه سیاسی ترجیح داده است و دلیل آن نیز برای همگان مشخص شده است. همچنین در جامعه نخبگانی (Elite) نیز که انتظار بر انتخاب بر اساس مولفه های عقلایی و عقلانی می باشد این مساله دیده شده است که نشان دهنده عدم رشد کافی فکری می باشد.

استانی که دارای دانشگاه های متعددی در زمینه پرورش و آموزش دانشجویان در رشته های حوزه علوم اجتماعی، جامعه شناسی و علوم سیاسی می باشد به نظر می رسد که نتوانسته باشد در زمینه گسترش اندیشه متعالی انتخاب ملاک های برتر افراد صلاحیت دار کسب کرسی های مدنظر موفق شده باشد تا در صورت ساخت انسان های صاحب دانش و تحلیلگر، آنان بتوانند این نوع تفکر را در جامعه بسط و گسترش دهند.

عدم توجه و اولویت بندی بر مبنای شاخصه های اصلی و بنیادی برای منتخب خود، همچون توانمندی بر اساس ملاک های پیشگفت، باعث می شود دانش، تجربه، تعهد و تخصص برای گزینش ها، جایگاه خود را از دست داده و ارتباطات و شناخت، ملاک عمل قرار گیرد. متعاقبا نارضایتی های ایجاد شده از سوی رای دهندگان بخاطر عملکرد فرد منتخب و عدم انجام مطالبات و یا انتظاراتی که از یک منتخب از سوی عامه مردم می باشد و این افراد را فاقد کارآمدی و توانایی کافی می بینند به همین دلیل نوع برگزیدن می باشد.

قانون اساسی جایگاه ویژه ای نیز به زبان های محلی و قومی قائل شده است بطوریکه بر اساس اصل پانزدهم استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، آزاد می باشد. تنوع قومیتی خود عاملی برای افزایش نشاط اجتماعی، تحرکات بین جامعه، غنای فرهنگی، افزایش روحیه تعاون، تکثر و تنوع آرا و نظر شود. اما این موضوع نباید در صورت عدم رسیدگی دقیق و کافی عاملی برای ایجاد تعارضات و مناقشه های درون جامعه شده و بهره برداری سو مخالفین نظام گردد.

از اینرو ضمن احترام و تاکید بر حفظ سنت های و سنن قومی و بومی در کشور، جهت حفظ یکپارچگی، انسجام ملی، وحدت بخشی و با تاکید بر اصل بیستم قانون اساسی که مردم ایران از هر قوم و قبیله ای که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ و نژاد، و زبان سبب امتیاز نخواد بود، نیاز است برای تعیین افراد منتخب در انتخابات به مواردی همچون؛ توان مندی، دانشمندی، حسن خلق، تخصص، میهن دوستی، خداشناسی، مردمداری، حافظ منافع عمومی، درایت، تدبیر و مدیریت توجه کرد و همچنین نامزدهای محترم نیز در جهت کسب آرا بر مسائل و دیدگاه های قومیتی و منطقه ای خود، اصرار نکرده تا شاهد کشوری آباد، پیشرفته، مقتدر، امن، فرازنه، الگو، پیشرو و سربلند باشیم.

انتهای پیام

 

نوشته شده توسط البرزگلستان در دوشنبه, ۲۵ دی ۱۴۰۲ ساعت ۳:۳۲ ب.ظ

دیدگاه