یادداشت تخصصی به مناسبت هفته ملی مهارت:کسب مهارت و نقش آن در رشد اقتصادی، رفاه عمومی، توسعه اشتغال مولد :ازدکتر سید داود میرصادقی (دکتری کارآفرینی و مدرس دانشگاه)

کد خبر:۶۳۰۵۶

تهیه کننده : مسلم افتخاری خبرنگار

البرز گلستان/دکتر سید داود میرصادقی دارای مدرک دکتری کارآفرینی و مدرس دانشگاه و در زمینه کار آفرینی توانسته است با طرح های سنجیده ومحاسبه شده خود موقعیت های اشتعال را در سطح استان و کشوربه وجود بیاوردضمن اینکه با برگزاری کلاس های مختلف در رمیده های کار آفرینی و مهارت آموزی موجب تشویق جوانان زیادی را به حصور در این عرصه کرده است.

مهارت و مهارت آموزی و اهمیت آن در جامعه

توسعه و پیشرفت پایدار و به‌ویژه توسعۀ دانش‌بنیان، نیازمند آموزش و توسعه منابع انسانی در سطوح مختلف نظام‌های آموزش رسمی و غیررسمی است. کشورهای توسعه‌یافته پیشرفت خود را مدیون اهتمام به توسعه منابع انسانی به‌طور‌عام و توسعه مدارس، دانشگاه‌ها و مؤسسه‌های آموزشی و پژوهشی به‌طور‌خاص هستند. در این میان، آموزش‌های مهارتی و فنی‌و‌حرفه‌ای و ترکیب آن‌ها با آموزش‌های رسمی جایگاه ویژه‌ای دارد. بانک جهانی، آموزش‌عالی را در کانون رشد اقتصادی قرار داده است و به طور ریشه‌ای در حال تغییر توصیه‌های اولیه خود مبنی‌بر تأکید بر آموزش ابتدایی و متوسطه است. گزارش بانک جهانی درباره «معجزه شرق آسیا»تصدیق می‌کند تجویز‌های پیشین این بانک بسیار ساده‌انگارانه بوده و این معجزه در میان سایر علل، به دلیل سرمایه‌گذاری در سرمایه انسانی دربارۀ آموزش‌های ابتدایی و متوسطه، و همچنین آموزش‌های فنی دانشگاهی، امکان‌پذیر شده است. در گزارش بانک جهانی به اهمیت بی‌مانندِ نهاد‌های آموزش‌عالی از طریق آموزش نیروی کار واجد شرایط، تأمین دانش جدید و ظرفیت‌سازی برای دسترسی به ذخایر جاری دانش جهانی به منظور استفاده در سطح محلی، با هدفِ دستیابی به توسعه به واسطه رشد اقتصادی تأکید کرده است. در آخرین توصیه‌ها و رهیافت‌ها، بانک جهانی مدعی است «رشد و تحول پایدار در سراسر اقتصاد بدون مشارکت‌های ظرفیت‌ساز نظام آموزش‌عالی نوآور امکان‌پذیر نیست»

«دانش» و «مهارت»نسبت تنگاتنگی با یکدیگر دارند و تعیین مرز مشخص برای آن‌ها آسان نیست. سازوکار ظهور دانش و مهارت‌آموزی، ناشی از شیوۀ ارتباط عقل نظری و عملی است. دو نوع دانش در مهارت‌آموزی نقش دارد: دانش جزئی که از طریق مشاهده و تجربه حاصل می‌شود و دانش کلی که زمینه اصلی است و باید مانند ابری مهارت را احاطه کند. دانش جزئی همان محتوایی است که افراد و فراگیران در فرایند آموزش حرفه‌ای کسب می‌کنند. دانش کلی مربوط به ادراک انسان درباره طبیعت و تولید است و نسبت انسان با طبیعت و هدف او از تغییر شکل مواد طبیعی را در بر می‌گیرد. این دانش در واقع همان «فلسفۀ فناوری» است.

مهارت به متغیرهای متعددی وابسته است و کسب مهارت نقش مهمی در رشد اقتصادی، رفاه عمومی، توسعه اشتغال مولد، استفادۀ بهینه از فرصت‌ها، منابع و افزایش همبستگی اجتماعی و ایجاد تنوع در کسب‌و‌کار دارد. از بررسی ادبیات و تجارب کشورها می‌توان دریافت که بیشترِ مطالعات بر لزوم تجهیز منابع انسانی به چند دسته کلی از شایستگی‌ها و مهارت‌ها تأکید کرده‌اند: ۱) ویژگی‌های فردی و شخصیتی همچون انگیزش، قابلیت اعتماد، ظرفیت مستقل عمل‌کردن و اعتماد‌به‌نفس، انعطاف‌پذیری و قدرت تطبیق با شرایط، نظم و انضباط؛ ۲) ویژگی‌های ارتباطی مانندِ ارتباط مؤثر با همکاران و مشتریان، کارکردن با گروه‌ها و مشارکت در تحقق هدف مشترک، مربی‌گری، رهبری و مدیریت تعارض، استفادۀ مؤثر از مهارت‌های ارتباطی مانندِ زبان و علائم و متون، ویژگی‌های شناختی و کارکردی همچون توانایی تحلیل، شناخت مسئله، حل مسئله، تفکر سیستمی، ارتباط برقرارکردن بین ایده و اطلاعات، جمع‌آوری، سازمان‌دهی و تحلیل اطلاعات، استفاده از فنون ریاضی، استفاده از کامپیوتر و فناوری‌های ارتباطی، درک تجاری و اطلاعات جانبی از کسب‌و‌کار، و یادگیری مداوم.

سیاست‌های کلان هر کشور هادی و راهنمای آموزش به‌طور‌عام و آموزش‌های مهارتی و فنی‌و‌حرفه‌ای به‌طور‌خاص است. یکی از اسناد بالادستی راهنمای توسعه آموزش در ایران، نقشه جامع علمی کشور است. این سند به طور جامع و آینده‌نگر، تا حدود زیادی تکالیف و جهت‌گیری‌های کلان همه انواع آموزش‌های ملی همچون آموزش‌و‌پرورش، آموزش‌عالی و مهارت‌آموزی را مشخص کرده است.

همه افراد برای موفقیت در کسب و کار و زندگی شخصی لازم است که حتی یکبار هم که شده وقت گذاشته و لیستی از مهارت­های خود به ترتیب از مهم­ترین به کم اهمیت ­ترین تهیه کنید. مهارت­های هر فرد با فرد دیگر متفاوت است. مثلاً ممکن است فردی که در یک روستای دور افتاده زندگی می­کند رانندگی با ماشین را در لیست مهارت­های اساسی خود قرار دهد.

حال آنکه فردی که در شهر زندگی می­کند این رانندگی با ماشین را حتی جزء مهارت­های خود به حساب نیاورذ.

 

تعریف مهارت چیست؟

واژه مهارت از گذشته تا به امروز در اشعار و ادبیات کهن ما وجود داشته و دارد. اما در طول زمان معنای آن تغییر کرده است. مثلاً در فرهنگ­های دیگر و در گذشته مردم از اصطلاحات استادکار ماهر و نقاش ماهر استفاده می­کردند. و واژه مهارت را در آموزش­ها استفاده نمی­کردیم و برای کارهای فیزیکی و مکانیکی بیشتر به کار می­بردیم. اما رفته رفته این اصطلاحات تغییر کرد و اصطلاح مهارت معانی جدیدتری پیدا کرد و تصمیم گیری­ها و کارهای فکری نیز جزء مهارت­ها به حساب آورده شد.

مهارت آموزی چیست؟

مهارت آموزی ( Skill Training) به فعالیت­های آموزشی برای فراگیری و تقویت تخصص­ها از طریق عادت دادن افراد با تمرین، تکرار، شناخت و آگاهی برای راه اندازی کسب و کار یا بدست آوردن مهارت جدید گفته می­شود. فرد با به دست آوردن مهارت­ها می­توانند مسیر درست را در زندگی خود پیدا کنند.

مهارت آموزی سبب ارتقا و سطح سلامت رفتاری در فعالیت­های اجتماعی، تصمیم گیری­ها و روابط بین فردی می­شود. همچنین از بسیاری از آسیب­های روانی و اجتماعی جلوگیری کرده و فرد را برای دستیابی و رسیدن به هدف اصلی در مسیر مشخصی هدایت می­کند.

اهمیت مهارت آموزی

امروزه برخلاف گذشته با افزایش تعداد دانشگاه­های دولتی و غیر دولتی و موسسات عالی ورود به دانشگاه دیگر برای افراد سخت نمی­باشد و رقابت افراد در نوع دانشگاه و مهم تر از آن ورود به بازار کار می­باشد.

بسیاری از دانشجویان و افراد تحصیل کرده در رشته­ های گوناگون با مشکل بیکاری رو به رو هستند. اما مشکل کجاست؟ شاید بگویید که به دلیل افزایش تعداد افراد تحصیل کرده بازار کارها اشباع شده است.

اما این فرضیه ۱۰۰% درست نیست. زیرا افرادی که به سیستم سنتی نظام آموزشی اکتفا نکرده و به تقویت مهارت­های عملی خود می­پردازند، پس از کسب مهارت­های لازم به راحتی می­توانند وارد بازار کار شوند.

آموزشهای فنی و حرفه ای با هدف انتقال مهارتهای مختلف به فراگیران و نیز اشتغال فارغ التحصیلان این دوره ها از طریق مزد بگیری و خود اشتغالی توسط سازمان آموزشهای فنی و حرفه ای پیگیری می شود. با توجه به محدودیت بازارهای سازمانی و غیر سازمانی (آزاد) جهت جذب فارغ التحصیلان آموزشهای فنی و حرفه ای توجه به مقوله کارآفرینی در این آموزشها امری ضروری و اجتناب پذیر است. از آنجا که هدف اصلی آموزشهای فنی وحرفه ای تربیت نیروی کار مورد نیاز بخشهای مختلف جامعه می باشد، به نظر می رسد . هدف از این آموزشها ، افزایش توانایی های دانش ، مهارت و قدرت درک افراد و انجام مطلوبتر کار در محدوده وظایف شغلی است . آموزشهای فنی و حرفه ای به سبب انعطاف پذیری نشأت گرفته از خصیصه های بازار کار و اوضاع اقتصادی کشور و نیز به دلیل آموزش و ایجاد مهارتهای لازم در افراد برای توانایی در احراز مشاغل ، نقش به سزایی در اشتغال دارد. این آموزشها هم مهارتهای خاص مورد نیاز صنعت و هم مهارتهای عمومی بازار کار را فراهم می سازد و همچنین برای شاغلینی که به دلیل تغییرات تکنولوژی دچار کاهش کارایی می شوند امکان به روز شدن و تکمیل مهارت را فراهم می کند . لذا به این نوع آموزشها به عنوان ابزاری برای مقابله با بیکاری بالاخص بیکاری ساختاری که ناشی از تغییرات در اقتصاد جهانی می باشد ،نگریسته می شود . در واقع خصیصه این آموزشها ، نوعی پرورش “کارآفرین” است ، به این معنی که افراد پس از کسب مهارت و تخصص دانش فنی ، قادر خواهند بود که فرصتهای شغلی مناسبی را به دست آورند و یا در نهایت فرصت شغلی ایجاد نمایند . یکی از اهداف آموزشی کارآفرینی در آموزشهای فنی و حرفه ای، بهبود توانایی های فردی و تخصصی مهارت آموزان است. آموزش فنی و حرفه ای می تواند از طریق دانش افزایی، باعث افزایش فرصت های بازار شده و سطح تقاضای کارآفرینی را ارتقاء بخشد.

آموزشهای فنی و حرفه ای نقش مهمی در تشکیل سرمایه انسانی از طریق تربیت نیروهای ماهر مورد نیاز بازار کاردر کشورهای مختلف جهان ایفا می کند. این آموزشها در کشورهای در حال توسعه نه تنها عهده دار تربیت نیروی کار مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصاداین کشورها می باشند، بلکه ازطریق بستر سازی خود اشتغالی، به حل مشکل بیکاری نیز کمک می نمایند. به علاوه، این آموزشها راه میان بری در مسیر تربیت نیروی انسانی نیزبه شمار می روند، چرا که از یک سوبا توجه به بهره مندی این آموزشها از مبانی علمی و استفاده از روشهای پذیرفته شده آموزشهای کلاسیک راه خود را از یادگیری بر مبنای تجربه عملی صرف جدا کرده وازاین طریق راه درازمدت و غیر علمی این نوع فراگیری را کوتاه نموده و این توانایی را در آموزش دیده فراهم می کند تا بتواند خود را در مقابل تغییرات تکنولوژیکی به آسانی هماهنگ نماید. از سوی دیگر این آموزشها با توام نمودن آموزشهای نظری و عملی این امکان را برای آموزش دیده فراهم می نمایند که همسویی بیشتری با نیازهای بازار کار داشته و از این طریق امکان بیشتری برای جذب آنها در فعالیتهای اقتصادی- اجتماعی فراهم گردد

این آموزشها همچنین از مزیت بازدهی در کوتاه مدت ویا میان مدت برخوردار می باشند. در حالی که آموزشهای کلاسیک به دلیل هزینه بالا، طولانی بودن دوره آموزش، سهم زیاد آموزشهای نظری در آنها و درنتیجه بهره مندی اندک از عملیات کارگاهی، از جهت هماهنگی با نیازهای بازار کار و جذب در آن دچار مشکل می باشند. به همین دلیل کشورهای جهان توجه روزافزونی را به آموزشهای فنی وحرفه ای  مبذول داشته اند، به طوریکه این آموزشها حتی به درون سیستم آموزشهای آکادمیک این کشورها نیزنفوذ کرده است.

از آن جا که آموزش های فنی و حرفه ای ، فعالیت هایی هستند که فرد را برای احراز شغل ، حرفه و کسب و کار آماده می کنند و یا کارایی و توانایی او را در انجام آ نها افزایش می دهند ، لکن عدم وجود پل های ارتباطی بین مراکز آموزشی و مراکز صنعتی جامعه باعث می شود که مراکز آموزشی به تربیت نیروهایی بپردازد که چندان مورد نیاز بخش های تولیدی جامعه نباشد. از سویی دیگر عدم سازماندهی و تقسیم کار درست، یعنی عدم به کارگیری صحیح و متناسب با تخصص کارکنان در کارگاه های مختلف، اغلب باعث می گردد که به رغم تربیت درست نیروها ، جامعه نتواند از نیروهای مختلف به خوبی استفاده کند. در مجموع می توان گفت که میان آموز ش دیدگان مراکز آموزشی فنی و حرفه ای و بازار و اشتغال ، رابطه ی هدفمندی وجود ندارد و نظام آموزشی فنی و حرفه ای عملا وظیفه نمی داند که آینده ی شغلی آموزش گیران خود را مورد ملاحظه قرار دهد.

وضع مشارکت و اشتغال جمعیت کشور نیز ناگوار و نگران کننده است. اگر گفته شود مقوله اشتغال و بیکاری اینک به چشم انداز فرایند توسعه ملی مبدل شده و بسیاری از آرمان ها و ایده آل های انقلاب اسلامی را به چالش گرفته است، سخنی گزاف نیست. پدیده هایی چون اعتیاد ، فقر و محرومیت ، قانون ستیزی و هنجار شکنی که در ارتباط تنگاتنگ با بیکاری ، فقر و محرومیت اند ، از حد اعتدال گذشته است. چنانچه به سرعت کاری در رابطه با اصلاح وضعیت موجود صورت نگیرد خواه و ناخواه کشور را در آینده ای نه چندان دور آبستن بحرا نها و مضیقه های زیستی گسترده تری خواهد کرد.

در این راستا آموزش فنی و حرفه ای یعنی مرتبط کردن آموزش با دنیای کار برای بهبود وضعیت اشتغال جوانان و کاهش میزان بیکاری که در این میان مرتبط ساختن هر چه بیشتر آموزش با نیازهای اقتصادی ضروری است. چرا که عدم وجود ارتباط بین مباحث آموزشی و نیازهای اقتصادی و بازار کار باعث بروز مشکل خواهد شد.

از آن جا که یکی از عوامل عمده ی رشد و توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی  هر جامعه، تربیت نیروی انسانی کارآمد می باشد و سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای نیز یکی از موسسات تربیت کننده نیروی انسانی متخصص است ، سطح معلومات و تجربیات فراگیران باید به گونه ای باشد که به راحتی بتوانند هماهنگ با رشته مهارتی خود جذب بازار کار گردند تا مشکل بیکاری وجود نداشته باشند. از سویی چنانچه نظام آموزش های فنی و حرفه ای ، هنرجویان دوره دیده ای داشته باشد که جایگاه روشن و مشخصی در بازار کار و نظام اشتغال نداشته باشند ، بخش عمده ای از سرمایه گذاریهای شخصی و دولتی به بازدهی مطلوب منجر نمی شود و به نوعی به اتلاف سرمایه تبدیل می گردد. بنابراین با توجه به گرانی هزینه های آموزش های فنی و حرفه ای و برای جلوگیری از خسارت های مادی و معنوی لازم است چگونگی رابطه ی این گونه آموزش ها و اشتغال افراد مهارت دیده مورد بررسی قرار گیرد.

انتهای پیام

نوشته شده توسط البرزگلستان در شنبه, ۰۱ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲:۲۱ ب.ظ

دیدگاه