٢٠ پند حافظ با نتیجه جادویى و شگفت انگیز

کدخبر:۵۰۰۱۹
البرز گلستان/پندهاى حافظانه دکتر عیسى کشورى( مسیحا )
٢٠ پند حافظى که عمل به انها ساده واسان ولى نتیجه انها جادویى و شگفت انگیز است ، هر کسى قادر است انها را انجام دهد . اگر کسى یکسال انها را انجام دهد خوشبختى را به کمال تجربه خواهد کرد :
۱- گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم. و گاه خورشید را با رقص بدرقه کنیم:
کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز
تا به خلوتگه خورشید رسی رقص کنان
۲ – سعی کنیم بیشتر و بى دلیل بخندیم.
یاد باد آن که چو یاقوت قدح خنده زدی
در میان من و لعل تو حکایت‌ها بود
۳- تلاش کنیم کمتر افراد و روزگار گله و شکایت کنیم.
چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است
چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند
۴ – قدر دوستان جانى را بدانیم
دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
۵ – گاه به نعمت هاى که داریم فکر کنیم و قدر انها را بدانیم
منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز
۶ – بیشتر با کسانى که دوست داریم گفتگو کنیم و سعى کنیم به دقت به سخنان انها گوش دهیم. به عبارتى هنر گوش دادن را در خود تقویت نماییم :
چنگ در پرده همین می‌دهدت پند ولی
وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی
۷ – تمرین کنیم بدون توقع مهربان باشیم، مهر ورزى با توقع یک معامله خوب نیست :
چنان پر شد فضای سینه از دوست
که فکر خویش گم شد از ضمیرم
۸- هر از گاهی نفس عمیق بکشیم.بدانیم تمام عمر ما بسته به نفس یا همان باد است :
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
بیار باده که بنیاد عمر بر بادست
۹- لذت گوش دادن به موسیقى و دیدن مناظر زیبا را از دست ندهیم گوش و چشم ما بر ما حقى بزرگ دارند:
گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
۱۰- قدر این که میتوانیم راه برویم تا به گلستان برسیم و گل ها را ببینیم بدانیم :
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
۱۱- بى دلیل شعر و آواز بخوانیم.
غزل سرایی ناهید صرفه‌ای نبرد
در آن مقام که حافظ برآورد آواز
۱۲- سعی کنیم درک کنیم جهان ما با تولد ما اغاز و با مرگ ما پایان میپذیرد :
پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
۱۳- گاهی با حیرت به خود و جهان بنگریم و فکر کنیم چرا بجاى هیچ ، چیزى هست ؟
و به بیکرانگى جهان بیندیشیم:
از هر طرف که رفتم جز حیرتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت
۱۴- با انسان ، حیوان و جهان مهربان باشیم.بدانیم در جهان همه چیز یکپارچه است . تنها نیکى ارزش دارد و پابرجاست، خود را مشغول افسانه هاى نفرت ساز نکنیم:
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
۱۵- تا توانایى داریم کارى انجام دهیم:
چو بر روی زمین باشی توانایی غنیمت دان
که دوران ناتوانی‌ها بسی زیر زمین دارد
١۶ : تا نیرو داریم بنوشیم و بنوشانیم:
ای نور چشم من سخنی هست گوش کن
چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن
١٧ : تا میتوانیم با افراد نیک مهربان باشیم و از انسانهاى بد و پیمان شکن دورى گزینیم:
بیاموزمت کیمیای سعادت
ز همصحبت بد جدایی جدایی
١٨ : بدانیم ظرفیت لذت ما بس محدود است پس حرص و طمع را از خود دور کنیم:
بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی
خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی
١٩: رفتن به صحرا و پیک نیک با خانواده و دوستان را فراموش نکنیم:
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
٢٠: تا زنده هستیم و امکانى داریم به افراد نیازمند کمک کنیم زیرا نه خود ما ماندگار هستیم نه ان امکانات میمانند :
توانگرا دل درویش خود به دست آور
که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
کانال چوپان ایرانی

/انتهای خبر

🐐

نوشته شده توسط البرزگلستان در سه شنبه, ۰۳ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۵:۱۹ ق.ظ

دیدگاه