متون دلنوشته های اعضای سبز تمیشه شهرستان کردکوی(گلستان) در راستای مقابله با ویروس کرونا

کدخبر۴۵۵۲۴

به گزارش البرز گلستان /متون دلنوشته های اعضای سبز تمیشه شهرستان کردکوی /گلستان در راستای مقابله با ویروس کرونا
متن شماره ” ۱″
دلنوشته ی سهیل کرامت
اعضای سبز تمیشه
💐💐💐💐

همگی در یک قایق نشسته ایم!
همگی آرام باشید و هوشیار!
وتوجه به توصیه های اساتید حوزه ی درمان در رابطه با مسائل و مشکلات پیرامون جامعه مون

اپیدمی کرونا: انتشار کنونی کرونا علاوه بر خود بیماری، اپیدمی از ویروس های ایدئولوژیکی را بیدار کرده است، مانند اخبار ساختگی، تئوری های پارانوایی توطئه، احتکار اجناس و سودجویی و موارد دیگر!
یکی از موثرترین راه های برون رفت از این اپیدمی اعتماد متقابل میان مردم عادی و دولت است.
اکثر ما پس از مواجه شدن با این بیماری مراحل
۱) انکار ۲) خشم ۳) چانه زنی ۴) افسردگی ۵)پذیرش
را پشت سر می گذاریم! و پس از پذیرش باید بیشتر مراقب خود و دیگر سرنشین های این قایق باشیم و باید تمامی پروتکل های بهداشتی را رعایت کنیم!
نظارت دولت و مجازات؟؟ بله لطفا!
البته در صورت فراهم کردن شرایط درست قرنطینه توسط دولت…

کرونا زندگی ما را دچار بحران بیماری،
بحران اقتصادی و بحران روانشناختی کرده است و امروز ه شاید فضای مجازی امن ترین فضا برای ما باشد!
امروز روزی است که باید نظام اجتماعی و اقتصادی مان را برای دوران کرونا و پساکرونا تغییر دهیم 🙏

باامید روزهای خوش زندگی با برطرف شدن این میهمان ناخوانده🌿

متن شماره “۲”
دلنوشته ی شبنم گودرزی
از اعضای سبز تمیشه
💐💐💐💐

امپراطوری کووید ۱۹ خاتمه یافت

فکرش را بکنید
بگویند
زن ها باعث از بین رفتن کرونا شدند
و مدافع جان خانواده یک زن است
چه قدرتی نهفته در میان ماست که خودمان خبر نداریم
ما خانمها می توانیم با اصولی از پیش تعیین شده به مبارزه با کرونا برویم 👇

مادرها می توانند :
۱_ از خودشان شروع کنند تا دیگران یاد بگیرند
۲_دست ها و سطوح خانه را ضد عفونی کنند
۳_اسپری ضد عفونی را در چندین جای خانه قراردهند
۴_وسایلی مانند ماسک و دستکش را در پلاستیکی بیاندازند و بعد در زباله جای دهند
۵_خرید ها را اینترنتی انجام دهند
۶_ با اعضای خانواده صحبت کند و شرایط را توضیح دهد
۷_با کودکان خود تمرین خود مراقبتی در خانه انجام دهند
۸_با ایده های خلاقانه و کمک گرفتن از اعضای خانواده آنهارا در بیشتر خانه ماندن ترغیب کند.
۹_آرامش را در محیط حفظ کند.
۱۰_در خانه به مسافرت بروند (می توانند در داخل خانه چادر بزنند).

۱۱_در طول هفته جلسه هایی از کتاب خوانی در خانه برگزار کند.

۱۲_ جعبه ای درست کنند و با اعضای خانواده کارهایی که تا به حال انجام نداده اند را یادداشت کنند و درون جعبه بیاندازند و هر روز یک کار را انجام دهند.

۱۳_از محدودیت ها بیشترین بهره را ببرند
۱۴_ مهارت شوخ طبعی را در خانه در جریان بگذارند.
۱۵_کارهای خانه را بین اعضا تقسیم بندی کنند.
۱۶_فضای جداگانه برای لباس های بیرونی قراردهد….

پیش بروی رعایت اصول بهداشتی و درمانی و آموزش به افراد جامعه جهت ریشه کن نمودن این بیماری منحوس✌️

دلنوشته شماره ۲
محمدباقر خیامی از سبز تمیشه
🌿🌿🌿
دلنوشته ای برای مهمانی ناخوانده
حدودا یک سالیست از عمر خود رابرای پذیرایی از مهمانی صرف کردیم که اصلا به آمدنش میلی نبود
واصلا تمایلی هم ندارد که از خانه ی ما برود گویا از او به خوبی پذیرایی شده و احساسه صاحب خانه بودن به او دست داده …
آنقدر بهش وابسته شده ایم که جان مان را برایش فدا کردیم بی آنکه خودمان بخواهیم …
عمری دم زدیم با جمله ی سرماخوردگی حس بدیست و از ناراحتی رفته با پدرش آمده است بله بدتراز فرزندش هست و زبان نفهم …
زبانی جز در زیر ماسک حرف زدن و از او فاصله گرفتن و چه بسا دست نزدن به او هیچ راهی برای فراری دادنه او نمیبینیم حرف بسیار است برای درد و دل ولی روی صحبتم با این مهمان ناخوانده است ، مدتی است ما را به خانه هایمان حبس کرده ای شاید نکته ی مثبته حضوره تو این باشد که جمع صمیمی خانواده ها دوباره قوت گرفت…
ماننده گذشته ها و این رو فهمیدیم که درقفس نگهداشتنه یک جاندار چقدر میتواند به او آسیب وارد کند
بله این را درک کرده ایم و باور داریم اشتباه کردیم…
امیدوارم هرچه زودتر قانع شده و به دیار خود برگردی و به این باور برسی که بعد از رفتنت بیشتر قدره کوچکترین چیزهایی که قبلتر داشتیم و قدر ندانستیم را با رفتنت بیشتر درک کنیم .

رسم میهمانی این نبود که بیایی و مارو در منگنه قرار دهی چه کنیم که باید با زبان خودت حرف بزنیم بلکه بروی از دیاره ما ۱۴روزه طلایی این شعاره من است بی محلی به این مهمان تنها راهیست که برایمان باقی گذاشته ای در این مدت خودم را در خانه درکنار خانواده میمانم نه تنها از شهر خود خارج نمیشوم چه بسا در در این هوای سرد درکنار کانون گرم خانواده عمری به خوشی سپری خواهم کرد ،
درست است به دور از دوستانم هستم به دور از طبیعت و مهمانی های شبانه هستم ولی نه برای همیشه فقط برای ۱۴ روز اما مطمئنم تو خواهی رفت دورهمی ها را در فضای مجازی با عزیزانم به خانه می آورم برای افزایش روحیه ی خود و ورزش را در خانه برای سلامتی بیشتر و ایمنی بدن خود انجام میدهم
برای سرگرمی خود به اندازه ی تمامه روزهایی که اینجا بودی بازی و سرگرمی وجود دارد که در خانه ی خود با آنها خود و خانواده را شاد و سرشار از روحیه خواهم کرد ،
چیزی را از دست نخواهم داد و اینها بخش کوچکی است برای راندن تو از این دیار

❤️ اندکی صبر سپیده دم نزدیک است❤️

متن شماره” ۴”
دلنوشته ی آقای علی سالیکندی
از سبزتمیشه
💐💐💐💐

به نام خدا
یکی بود یکی نبود ما بودیم کرونا نبود همه کنار هم این طرف و اون طرف میرفتیم ….
دست دوستا نمون رو می فشردیم ودست عزیزانمون را میبوسیدیم
در راه سفر در ماشینها اواز میخواندیم و خوش بودیم و دستجمعی قهقه سر میدادیم…
کرونا که امد تازه فهمیدیم دستان دوستانمان چقدر انرژی میداد چقدر دور همی های ساده مون به دل می نشست کرونا با این کوچکی اومده که یاد اور چیزای بزرگی باشه که تو زندگی هامون کمرنگ شده …
کرونا بهمون یاد داد حتی روزای بد تری میتونه باشه حتی تعطیلی های طولانی هم خوشحالمون نمی کنه حتی ماشین های خارجی و خونه های لوکس هم اروممون نمیکنه ….
کرونا تو با عمر کو تاهت خیلی چیزا به ما یاد دادی …
به ما یاد دادی هم باید سلامت باشیم تا بتونیم خوشبخت زندگی کنیم …
کرونا تو عمرت کوتاهه و دیر یا زود از اینجا میری امیدوارم ارزش با هم بودن که بهمون یاد اوری کردی فراموش نکنیم …

دلنوشته ی اعضای سبز تمیشه
خانم فاطمه کیا
💐💐💐💐

قصه ی کوچه پس کوچهای شهرم را می گویم…
ساکت و آرام انگار ساکنانش کوچ کرده اند…
آری گه گاهی در میسرم دوستانی را می بینم از کنارم می گذرند ..بی صدا و آرام چشمها باز اما حواسها پرت‌..‌.
بعد از چند دقیقه صدا می زنند آهای فلانی شما هستید کجا؟
حالت خوبه نمیدانم چرا مردم شهرم این چنین شدن؟
چرادر سکوت رکورد را شکستن!..
ای قلم بنویس… !
تو سست ترین وضعیف ترین دستهارا توانمند ساختی.
در این یک سال که گذشت تجربه میکنم، روزهایم را…
انسانها را…
اتفاقهارا …
تنهایی ها را. ..

منتظر ورق زدن روزگار خوب ومردمان شادوسالم هستیم…😔

متن شماره “۶”
دلنوشته ی خانم مریم بنی عقیل
اعضای سبز تمیشه
💐💐💐💐

سکوت این دوران، انسان را آرام میکند، ولی میشود برگردیم و نگاه کنیم که خوشیهایی داشتیم و از دست دادیم ولی بنظرم خدا این موجود ذره ببنی را فرستاد تا آدمها را آگاه کند..‌.

چه اسراف هایی در مهمانی هامون نمیکردیم!
چه برخوردهای بی رحمانه ایی با طبیعت خودداشتیم و غافل بودیم…
خود را اشرف مخلوقات میدانستیم و تک تاز میرفتیم و پشت سرمان را هم نگاه نمیکردیم چه بلایی بر سر این زمین بیچاره آوردیم…
این اواخر همه در تکاپو افتادیم که کمی بتونیم جبران مافات کنیم
اما دیر شده بود…
نه تنها از دست ما انسانها کاری ساخته نبودبلکه نسل بعدی هم نمیتواند جبران خسارات به باد رفته را جبران کند.
حالا دیگه فهمیدیم که این زمین فقط مال ما نیست اگر نسل های قبل تر از ما هم این را میدانستند چه خوب میشد.

تمام مراکز برند و مهم دنیا تعطیل شد چرا که دیگر کسی نمیتواند به کسی دست بزند.
تمام کارها تعطیل شدند دیگر کسی نمی تواند سر کسی کلاه بگذارد
حالا شدیم کسی که به فکر فرو رفتیم که چه کنیم در این دنیا بهتر زندگی کنیم.

 

خبر زهره  رحمانی

 

نوشته شده توسط البرزگلستان در سه شنبه, ۰۴ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۳:۵۵ ب.ظ

دیدگاه