حجت الاسلام شاعری امام جمعه سابق شهرستان کردکوی در مراسم تکریم و تودیع وبیان ۴۰سال خاطرات: من همیشه دوست داشتم طلبه باشم
به گزارش البرز گلستان مراسم تکریم و معارفه حجت الاسلام شاعری امام جمعه سابق شهرستان کردکوی و معارفه حجت الاسلام شیخی به عنوان امام جمعه جدید شهرستان امروز بعد از ظهر سه شنبه با حضور فرمانداران سابق شهرستان ائمه جمعه شهرهای بندرگز و بندر ترکمن برگزار گردید.شاعری اظهار کرد: من دوست داشتم همیشه یک طلبه باشم
وی در ادامه ضمن تقدیر از برگزار کنندگان این مراسم در بیان خاطرات خود اظهار کرد: پدرم در سال ۱۳۳۱ از ادامه تحصیل در مدرسه نظامی جلو گیری کرد و برای آموزش طلبه گی مرا پیش عمویش برو.
وی افزود: در ادامه دوماه در گرگان و ۹سال در مشهد و از آنجا ۷سال در نجف تحصیل کردم.
حجت الاسلام شاعری سپس گفت: بعد از نجف در تهران در خیابان ناصر خسرو به یکی از افراد با سواد برخورد کردم و وقتی فهمید که تحصیل کرده نجف هستم مصر شدند که در نیاوران به جای شهرستان کردکوی در مسجدی مشغول شوم وگفت:کردکوی جای شمانیستولی در نیاوران همه امکانات وجود دارد و اندوخته های علمی شما باید در تهران مصرف شود.
وی در ادامه افزود:من گفتم که باید برگردم به شهر و مردم خودم خدمت کنم.
شاعری در ادامه خاطرات خود اظهار کرد:زمانی که در مشهد تحصیل می کردم مدارس علمیه مرطوب و رنگ و رو نداشته است و من غالبا اتاقهای طلاب را سفید و یا درب های آنرا تعمیر می کردم و به کار عمرانی علاقمند بودم.
امام جمعه سابق شهرستان کردکوی سپس گفت:آدمی باید تعلق به رضای خدا داشته باشد و باید عشق داشته باشد مثل عشق طلبگی یا استانداری و فرمانداری و سایر پستها که عشق در آن کار باشد و بی تعقلی یعنی بی تفاوتی
وی گفت : از ابتدا دوست داشتم طلبه باشم ودر ابتدای برگزاری نماز جمعه در مدرسه نظامی و کارخانه عالیه خواندیم و سپس ذره ذره با دقت محل جدید احداث شد.
حجت الاسلام شاعری در رابطه تعامل با فرمانداران شهرستان گفت:با حضور فرمانداران جدید در شهرستان من وظیفه داشتم در خدمتشان جهت خدمت به شهرستان باشم.
وی با بیان چگونگی ساخت بیمارستان درسطح شهرستان و زحمت و مشکلات زیاد طی سالیان متمادی وسرانجام به نتیجه رسیدن آن گفت:من یادم نمی آید با کسی یکبار احوالپرسی کرده باشم و او را فراموش کنم.
وی نقش بانوان را بسیار ارزنده دانست و گفت:زنها موقعیتشان از مردان بیشتر است و اگر کمکی در امور ایثارگران کردم وظیفه من بوده است و اگر کار کردم وظیفه خودم بود و اگر اشتباه کردم خدا مرا ببخشد.
وی در خاتمه با بیان شعری از میرزاده عشقی گفت
خلقت من در جهان یک وصله ناجور بود
من که خود راضی باین خلقت نبودم زور بود
نوشته شده توسط البرزگلستان در سه شنبه, ۰۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۲ ق.ظ
