اشعار رسیده :خنده از لب می رود وقتی محرم می شود / ناصح گلستانی علی آباد کتول

کدخبر:۷۱۷۳۱

خنده از لب می رود وقتی محرم می شود*۱
با من آری؛ آه و اشک و ناله همدم می شود

یک کسی بین زمین و آسمان، شیون کنان
همنوا با ناله ی حوا و آدم می شود

هست شرمنده فرات از کام عطشان حسین
نینوا در نینوا آئینه غم می شود

رد پای اهل دنیا در تمام کربلاست
ز اهل دنیا تلخی دنیا فراهم می شود

جذبه ی عشقی است در نام حسین بن علی
قسمت عشاق مولا آب زمزم می شود

آی مردم! زنگ پای قافله آید بگوش
قد زینب در غم این قافله خم می شود

آی مردم! حضرت صاحب بود صاحب عزا
دیدگانش پر ز خون در ماه ماتم می شود*۲

“ناصحا”در اول ماه محرم، این غزل
همچو شمعی روشنای مجلس غم می شود

“ناصح گلستانی”
علی آبادکتول
۱۴۰۲/۲/۲۶

پ.ن:
*۱:
امام رضا علیه السلام فرمودند:
کانَ أَبی إِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا یُری ضاحِکا وَکانَتِ الْکَآبَهُ تَغْلِبُ عَلَیْهِ حَتّی یَمْضِیَ مِنْهُ عَشَرَهُ أَیّامٍ فَإِذا کانَ یَوْمُ العاشِرِ کانَ ذلِکَ الْیَوْمُ یَوْمَ مُصیبَتِهِ وَحُزْنِهِ وَبُکائِهِ وَیَقُولُ هُوَ الْیَوْمُ الَّذی قُتِلَ فیهِ الْحُسَیْنُ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ.
روش پدرم چنان بود که هرگاه وارد ماه محرّم می شدیم، خندان دیده نمی شد و غم بر او غلبه می یافت تا آن که ده روز از محرم می گذشت، پس هنگامی که روز دهم می رسید، آن روز، روز مصیبت، غم و گریه پدرم بود و می فرمودند: این همان روزی است که حسین که درود خداوند بر او باد در آن روز کشته شد.
وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۵۰۴، ح۱۹۶۹۷؛ بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۸۳٫

*۲ : در زیارت ناحیه از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد:
لأَندُبَنَّکَ صَباحا و مَساءً و لأَبکِیَنَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما
شبانه روز برایتان گریه می کنم که اگه اشک چشمم خشک شود برایتان خون گریه می کنم.

انتهای پیام

نوشته شده توسط البرزگلستان در سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۲:۳۶ ق.ظ

دیدگاه