کدخبر:۶۹۴۱۷
“مصیبت عظمای ما در ساحت حکمرانی، مدیریت سوداگرانه است.”
البرز گلستان/سوداگر نه عزت را می شناسد و از ذلت هراسی دارد.
مدیریت سوداگر [وادادن] ولو اسباب ذلت باشد را بر[وانهادن]، ترجیح می دهد.
مصیبت جامعه وقتی است که حکمرانان آن [وا می دهند] اما به هیچ قیمتی حاضر به [وانهادن قدرت] نیستند.
[وادادن مدیر] ، یعنی بر خلاف عقیده و تشخیص، تن به خواسته های ذلت بار دادن ؛ و حاضر نشدن به [وانهادن قدرت] حتی در شرایط استیصال.
مدیریت سوداگر یعنی، گماشتن فرد ناشایست و مغضوب در جایگاه گارگزار، پذیرش و تحملِ تحمیل ذینفودان.
ناگفته پیداست که چنین حالتی را استیصال نامیده اند و استیصال را مقدمه ی[وادادگی] دانسته اند؛ چرا که در غیر اینصورت صاحب قدرت برخاسته از سوداگری، بایستی قدرت را [وابنهد] و تعبیر مولا علی علیه السلام، عنان شتر قدر را بر کوهان آن بیافکند، که صدالبته این مرحله نیاز به [حُریّت] دارد. و ناگفته پیداست؛ از مدیران و حکمران سودانگر، انتظارِ[حُریت] در میدان قدرت، انتظاری عبث است. و اوست که بین [وانهادن قدرت] و [وادان به ذینفوذان و..] وادادن را بر می گزیند.چرا که بیان زیبای امیر بیان، قدرت در ذائقه ی ایشان لقمه ای است لذیذ، نه از آب بيني بزغالهاي بي ارزشتر.!
و این مصیبت عظمای ما در شرایط کنونی است و علت العلل نابسامانی جامعه در ساحت فرهنگ،سیاست،اقتصاد و امنیت روانی جامعه است.
“ناصح گلستانی”
۱۴۰۲/۱/۳۱
انتهای پیام
https://alborzegolestan.ir/?p=69417