×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.   برابر با : Wednesday, 15 January , 2025  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر

چکیده
تفکر ناب از جمله رویکردهای جدیدی است که به دنبال به حداقل رساندن اتلاف و ایجاد ارزش افزوده در مشتری است. رویکرد در ابتدا در سازمانهای تولیدی و صنعتی ابداع شد. از این رو، انتقال اصول و مراحل اجرایی و کارخانه ای تولید و تفکر ناب در سازمانهای خدماتی و آموزشی به طور عام و مدارس به طور خاص، از جمله موضوعات چالش برانگیزی است که در حال حاضر، در مراحل آغازین استقرار خود قرار دارد. به گونه ای که لازم است ابتدا زمینه های اعمال تفکر ناب در مدارس و فرایند آموزش مورد ملاحظه قرار گرفته و سپس به تعدیل سبکهای موجود مدیریت یا ارائه سبکهای جدید مدیریت آموزشی به منظور انطباق هر چه بیشتر محیط های آموزشی با پیش نیازها و اصول تفکر ناب پرداخته شود. از این رو، در مرقومه حاضر سعی بر آن است تا به بررسی مفهوم تفکر ناب پرداخته شده و ضمن معرفی انواع اتلاف در مدارس به کاربرد تفکر ناب در مدیریت آموزشی پرداخته شد.  برای پیاده سازی این مدل و حذف خطا با مطابقت اهداف سازمانی و نتایج حاصل از اجرای فعالیت های آموزشی ، اشاره ای  هم به مدل (ابزارهای کنترل آماری) فرایند شده است و از تکنیک های آماری جهت پیاده سازی مدیریت کیفت جامع و بهبود مستمر فرایند و شناسایی اضافات و حذف آن ها بهره گرفنه شد. در خاتمه نیز پیشنهادهای کاربردی برای مدیران آموزشی ارائه گردید.
مقدمه
پيچيدگي يكي از مشخصه هاي اصلي جوامع و سازمانهاي امروزي است . سازمانها براي نيل به موفقيت نيازمند تطابق و سازگاري با تحولات و دگرگونيهاي مداوم وسريع بوده و ناگزيرند براي بقا به كيفيت محصولات و خدمات خود توجه نمايند .عصر حاضر براي سازمانها عصر مشتري گرايي و مخاطب محوري است و ميزان موفقيت هر سازمان با ميزان توجه به خواسته هاي مشتريان و مخاطبان ارتباط مستقيم دارد. براي آنكه بتوان خواسته هاي مشتريان و مخاطبان را برآورده ساخت، ا قدام به اصلاح و بهبودي فراگير در سطح سازمان ها اقدامی ضروري مي باشد. بهبود فرآيندها، افزايش رضايت مشتري (مخاطب) و كاهش هزينه هاي سازمان، از مسايل مهمي هستند كه سازمانها همواره با آن سر و كار دارند، روش ها و مدل های  مختلفی در جهت دستيابي به اهداف مذكور وجود دارد که مي تواند مورد استفاده سازمانها قرار گيرد . شناسايي منابع اتلاف و جستجو براي يافتن راه حل هايي جهت حذف و اصلاح موانع و مشكلات و محدوديت ها و تبديل آنها به موضوعاتي ارزش زا در كانون توجه سازمانهاي امروزي قرار داشته و رويكرد ناب با تمركز بر اصولي بنيادين، سازمان ها را بسوي بهبود پايدار رهنمون ساخته و ارزش آفريني را در آنها توسعه مي بخشد.
رويكرد ناب بر جلوگيري از وقوع اتلاف ها و هرگونه افزايش در زمان، نيروي انساني، مواد مصرفي توليد و يا خدمات كه ارزش افزوده اي ايجاد نمي كنند تأكيد دارد. در يك سازمان ناب، فرهنگ بهبود مداوم در كليه سطوح شغلي و فرآيندهاي كاري گسترش مي يابد. همچنين از آنجايي كه تمركز اين نوع سيستمها بر نيازمندي هاي مشتريان مي باشد، خدمات و توليدات حاصل را به ميزان مناسب، در بهترين مكان و زمان و با مطلوبترين شرايط در اختيار مصرف كننده قرار مي دهند.
ايجاد ارزش افزوده واقعي براي مشتري، كاهش و حذف اتلاف ها وتمركز روي فعاليت هاي اصلي و تلاش در جهت بدست آوردن حداكثر كارآيي از حداقل منابع ، اموري هستند كه در جهان رقابتي امروزي، براي سازمانها يك ضرورت اجتناب ناپذير بوده و رويكرد ناب و اجراي اصول آن راهكار اصلي تحقق اين اهدافدر سازمانها مي باشد.
مسائل و چالش هاي آموزش و پرورش امروزي نسبت به قبل شتاب مضاعفي يافته است. افت كيفيت آموزش و پرورش، جهاني شدن اهداف تعليم و تربيت، دغدغه حفظ هويت، بالا رفتن هزينه ها در مقابل محدوديت منابع ، رقابت گسترده، گسترش شكاف ها و غيره از جمله اين چالش ها هستند.
آموزش و پرورش براي مواجه با مسائل پيش روي بايستي به ابزارها و رويكردهاي نوين مديريتي تجهيز گردد .
مفهوم مدیریت ناب Lean Management
در لغت به معناي گوشت لخم، بدون چربي و استخوان است يعني گوشتي كه كمترين مواد زايد و بيشترين ارزش غذايي را دارد. در سازمان اين فلسفه مديريتي بر توليد بيشترين ارزش افزوده در كالا و خدمات از طريق تمركز بر كارهاي اصلي و اجتناب از كارهاي فرعي و انحرافي و كاهش ضايعات و هزينه ها تاكيد دارد. بنابراين، اين رويكرد به اين دليل ناب ناميده مي شود كه مي تواند شيوه اي را فراهم آورد كه از طريق آن بتوان با كمترين منابع، بيشترين كارها را انجام داد و در عين حال، با برآورده كردن درست نياز مشتريان به آنها نزديكتر شد. مدیریت ناب نه تنها شيوه توليد را بهبود مي بخشد
بلكه به عنوان روشي براي بهبود خدمات در سازمان هاي خدماتي نيز استفاده مي شود. مفهوم بنيادي تئوري ناب، در ريشه كن كردن اتلاف و آفرينش ارزش در سازما نهفته است . تفكر نا ب نگرشي براي افزايش بهره وري و ارزش آفريني مستمر ، و حداقل كردن هزينه ها و اتلاف ها در سازمان است. كاهش قابل ملاحضه
هزينه ها، افزايش كيفيت محصولات ، تحويل به موقع خدمات و محصولات به مشتريان ، افزايش ايمني كاركنان و بهبود وضعيت نيروي انساني از مص اديق فرايندهاي بهره ور است . سازماني قادر به دستيابي به اهداف شمرده شده است كه فرايندهاي جاري در آن در حد قابل قبولي بهر ه ور باشند. سازمان ها مي توانند با پيش رو قرار دادن ناب به بهره ور كردن فرايندهاي خود بپردازند
مفهوم تفكر نابLean Thinking
هاگ  (David Hogg) در کتاب راه حلهای عملکرد بالا  در تعریف ناب میگوید: ناب یک باور ذهنی یایک روش تفکر است که به دستیابی به عملکرد بدون اتلافی که بر موفقیت مشتریان تمرکز دارد، متعهد میباشد. ناب از طریق ساده سازی و بهبود مستمر همه فرایندها و روابط در محیطی از اعتماد، احترام و مشارکت کامل کارکنان، حاصل میشود. ناب درباره افراد، ساده سازی، جریان کار، عینیت، مشارکت و ارزش حقیقی به گونه ای که توسط مشتریان درک میشود، میباشد.
از جمله مفاهیمی که در تفکر ناب مطرح میشود، اتلاف میباشد.(مودا) اتلاف واژهای ژاپنی است و به هر فعالیت انسانی اطلاق میشود که جاذب و مصرف کننده ذخایر بوده و ارزشی ایجاد نمیکند. موارد زیر از جمله رایجترین اتلافها در سازمان محسوب میشوند:
-اشتباهاتی که باید اصلاح شوند؛
– تولید چیزهایی که کسی خواهان آنها نیست؛
-موجودیها و کالاهای فروشن رفته ای که روی هم انبار میشوند؛
-مراحلی از فرایند که در حقیقت، ضرورتی ندارند؛
– جابه جایی نیروی انسانی؛
– حمل و نقل کالا از یک نقطه به نقطه ای دیگر بی هیچ هدفی؛
– توقف و انتظار کارکنان برای انجام کاری در (( پایین جریان ))  به دلیل انجام نگرفتن به موقع کاری در ((بالای جریان ))
– کالاها و خدماتی که به نیاز مصرفکننده پاسخ نمیدهند (ووماک و جونز، 1380)
تفکر ناب در آموزش و پرورش
رهبران آموزشی مؤثر، فرایند تغییر را درک نموده و دائماً برای تغییر فرهنگ مدرسه خود تلاش میکنند(بنت و همکاران 8 ، 2004 )
نقطه شروع اساسي تفكر ناب، ارزش است كه بايد از ديدگاه مشتري نهايي تعيين شود چون آنچه از نظر توليد كننده و ارايه دهنده خدمات ارزش محسوب مي شود ممكن است از نظر مشت ري(دانش آموز بعنوان مشتري معلم و معلم بعنوان مشتري مدير و والدين، جامعه و صنعت به عنوان مشتريان ثانويه نظام آموزشي ) ارزش نباشد . به عبارت ديگر معلمان نظام آموزشي بايستي براساس اهداف و خواسته هاي دانش آموزان و والدين در خصوص برنامه هاي درسي مدرسه و برنامه هاي فوق برنامه و ساير نيازهاي دانش آموزان ، و مديران براساس خواسته هاي معلمان و خواسته ها و نيازهاي جامعه و صنعت در خصوص رشته ها و مهارتهاي تحصيلي، ارزش را شناسايي و تعيين كرده و سپس آن را بيافرينند . ارزشها در واقع اهداف اصلي نظام آموزشي و مدارس را
تعيين مي كنند و تعيين ارزش، نخستين گام اساسي در راستاي تفكر ناب است.
ناب یک برنامه بهبود سازمانی است که هر یک از افراد، از دانش آموزان تا مدیران را در سیستم مدرسه توانمند میسازد تا از طریق بهبود فرایند، عملکرد فردی و رضایت شغلی خود را افزایش دهند. ناب از طریق تعیین و حذف مراحل فرایندهایی که اتلافزا و غیرضروری بوده و یا مانع انجام کار میشوند، کلیه افراد را در ساده سازی فرایندهای کاری خود درگیر میسازد. در ناب، تمرکز هر مرحله از فرایند بر ایجاد ارزش افزوده میباشد (زیسکووسکی و زیسکووسکی 1 ، 2008 ) تفکر ناب، مدل مناسبی برای آموزش فراهم میسازد، به گونه ای که به خوبی با کار اجتماعات تخصصی یادگیری ترکیب شده و معلمان و مدیران آموزشی را با یکدیگر در فرایند مستمر تعیین و حل مسأله، دخیل میسازد. مدارس برای توجه به تفکر ناب و کاربردهای آن در جایگاه مناسبی قرار دارند. در حقیقت، ایجاد یک سیستم سنجش بهبود فرایند ناب برای مدارس، تا حدی آسان میباشد. برای مثال، درصورتی که انتقال آموزش، یعنی کار اصلی مدارس، در یک سیستم ناب جایگزین شود، در این صورت، تفکر ناب میتواند توسط مدیریت و چندین ابزار بهبود دیگر، به کار برده شود. یکی از این ابزارها ترسیم جریان ارزش میباشد. این تجزیه و تحلیل به بررسی دیدگاههای ذینفعان اصلی، یعنی دانش آموزان، معلمان، والدین،خط مشی گذاران، مدیران و اعضاء هیأت مدیره، در مورد آنچه با ارزش قلمداد میشود، میپردازد. سپس، با توجه به تخصیصهای زمان ومنابع برای فعالیتهای مختلف، یک روز آموزشی دانش آموز ترسیم میشود. برمبنای نظرات ذینفعان، درباره آنچه در طول روز آموزشی با ارزش بوده و آنچه فاقد ارزش میباشد، تصمیم گیری میشیود. آنچه با ارزش است، نگهداشته شده و آنچه فاقد ارزش است یا بهبود
مییابد تا ارزشمند شود و یا حذف میگردد (فلومرفلت 2 ، 2008)
موفقیت آموزشی در مدارس: مدیریت  آموزشی ناب به مدارس و سازمان های آموزشی کمک میکند تا در یادگیری دانش آموزان و سطح معلم و کارکنان  را بهبود بخشیده و در عین حال، عملکرد مدرسه را از طریق بهبوده درسطح سیستم، ارتقاء میدهد. در اینجا مدیران و کارکنان از طریق فرایند بهبود مستمری که بر سه بخش متمایز، متمرکز میباشد
– یادگیری در سطح  دانش آموز، این بخش پس از بررسی اولیه و تعیین قابلیت فرایند (CP) و رواداری اولیه مشخص شده و این اندازه گیری به صورت مستمر انجام میشود.
– فعالیتهای آموزشی، مشکلات ریشه ای ، یا بیست درصد نقص ها که هشتاد درصد  عدم موفقیت  دانش آموزان را بدنبال داشته شناسایی و برای بهبود آن مدیریت واحد آموزشی با کمک سایر کارشناسان برنامه هایی را تدوین و اجرا میکنند.
– اداره و پشتیبانی منابع،برای اجرای فعالیت های سازگار تعیین شده نیازمند منابع مالی و انسانی میباشد که میبایست در زمان مناسب و درخور اندازه فعالیت از مدیر آموزشی سازماندهی و تعمین گردد.
ابزارهای کنترل آماری فرایند.(SPC) Statistical process control) )
به کار گیری مدل های منعطف کنترل آماری فرایند  براي پایه گذاری مدیریت کیفیت جامع و اندازگیری میزان افزایش کیفیت فرایند وهمچنین حداكثر رساندن موفقيت حاصل از روش های مورد اشاره ، بعنوان يك رويكرد تحولي در بهبود فرآيند های آموزشی مدارس از طريق استفاده مؤثر از روش هاي آماري در نظر گرفته مي شود. spc به مانند سایر ابزار های آماری مثل شش سیکما يك رويكرد همه جانبه به منظور حركت در مسير تعالي سازماني از طريق آسيب شناسي متدولوژي، شناسايي علت های ریشه ای مشکلات  و بهبود مستمر و دایمی مسير حركت و استقرار سيستمهاي كيفيت به سمت خطاي صفرمي باشد ، spcدر واقع نقشه حركت در مسير بقا و موفقيت سازماني است كه از نظر پرداختن به مشکلات ریشه ای و با اندازه گیری قابلیت ها ی فرایند (cp) Process capability)) و اصلاح  مستمر نقص ها با سایر  اصول و رويكردهاي كيفيت متمايز مي باشد و بالواقع رويكردي ساختارمند و هوشمندانه براي مديريت فعاليت هاي يك سازمان است.
در این روش ابتدا با استفاده از نمودارهای کنترل وضعیت فعلی فرایند مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد  و اندازه رواداری فرایندهای آموزشی مشخص میگردد.
همزمان سطوح خارج رواداری فرایند به سمت پایین کلاس مشخص شده که دراین مرحله امکان شناسایی نقص ها برای مدیران فراهم میگردد.
به منظور افزایش اثر بخشی فعالیت ها مدیران با استفاده از نمودار پاراتو علت های ریشه ای را احصا کرده و برای رفع چالش های ریشه ای اهتمام ویژه ای را بکارمیبندد. با برنامه ریزی دقیق و به موقع برای  رفع نقص ها و علت های شناسایی شده از سوی کار شناسان موضوعی (مشاوران  و کارشناسان)، امکان رفع نقص و افزایش رواداری فرایند به همراه قابلیت های آن  فراهم می آید. استفاده از این روش بطور مداوم و مستمر انجام میگیرد تا جا ییکه خروجی های سطح نهایی کاملا با نتایج مورد انتظار مطابق نماید این یعنی همان خطای صفر Zero) defect)میباشد.
در روش بهبود مستمر،  فعالیت های ناموثر با استفاده از نمودار های پاراتو حذف گردیده و فعالیت های سازگار
با اهداف سازمانی تقویت و اجرا میشود.تکر ار این عمل و ارزیابی نتایج حاصل از عملکردهای اصلاحی زمینه را برای  حذف برنامه های ناسازگار فراهم نموده و در نتیجه باعث کاهش هزینه و افزایش کارآمدی سازمانی میشود.
برای پایه گذاری مدل بهبود مستمر میتوان از ابزار های ذیل بهره مند شد.
از نمودارهای کنترل X    بار و R بار ،نمودار کنترل انحراف از میانگین نمودار های p ,   و u و سایر نمودارهای مشابه برای اندازه گیری رواداری فعلی و مشاهده نقص ها استفاده میگردد.
میتوان از نمودار پاراتو برای شناسایی نقص های ریشه ای بهره برد
بعد از تعیین سطح فرایند از طریق نمودارهای کنترل قابلیت فرایند اندازه گیری میشود
شاخص قابليت فرايند pkC: وقتي ميتوان اظهار داشت فرايند قابليت دارد که بتواند حدود مشخصههاي فني را برآورده کند. اين حدود مشخصهي فني ميتواند از نوع دوطرفه با يک حد بالا (USL)1 و يک حد پايين (LSL)2، يا از نوع يک طرفه با يکي از حدود بالا يا پايين باشد (با منيمقدم و موحدي، 1389 ص411). در مسائل آموزشي، حداقل نمره قبولي دانش آموز 10 است، بنابراين ميتوان آن را با مشخصه فني هر چه بيشتر بهتر (حد پايين) معادل دانست. در اين شرايط شاخص قابليت فرايند به صورت زير قابل تعريف و محاسبه است:
CPK=μ−LSL3σ
که در آن
CPK = شاخص قابليت فرايند.
= ميانگين فرايند که ميتوان آن را با  براورد نمود،

1. Upper Specification Limit (USL)
2 . Lower Specification Limit (LSL)

LSL= حد پايين مشخصه فني که در مسائل آموزشي 10 LSL= در نظر گرفته ميشود،
= انحراف معيار فرايند است که وقتي براي آموزش از نمودار و R استفاده ميشود از رابطه Rd2 ?= براورد ميشود که در آن 2d بر حسب اندازهي نمونه (n) از جدول مربوط استخراج ميشود.
اگر CPK≥1 باشد، ميتوان اظهار داشت که فرايند قابليت دارد، در غير اين صورت يعني اگر CPK<1 باشد فرايند قابليت نخواهد داشت (با منيمقدم و موحدي، 1389ص415). در اين صورت در خدمات آموزشي دانشآموزان زيادي مردود خواهند شد.
براي افزايش CPK يا بايد ميانگين يعني  افزايش يابد و يا پراکندگي يعني  کاهش پيدا کند. دسترسي به هر يک از دو مورد فوق از طريق افزايش کيفيت آموزشي و افزايش روايي سئوالهاي امتحاني امکانپذير است..
فلسفه بهبود كيفيت : هر بهبود نيازمند برنامه ريـزي، اجـراي آزمايـشي برنامـه، ارزيـابي و كنتـرل و در نهايـت انجـام اصلاحات لازم است. اين موضوعات اساس كار «چرخه دمينگ» را تشكيل ميدهد. نكتـه قابـل ذكر در اين چرخه آن است كه وضعيت موجود هميشه موضوع اصلي براي برنامـه ريـزي اسـت. که در قسمت ارزیابی از طریق نمودارهای کنترل تعیین قابلیت فرایند با شاخص های آن اشاره شد.
پس از برنامه ريزي براي گذشتن از وضعيت فعلي، اقدامات اجرايي براي دسـتيـابي بـه اهـداف پيشبيني شده در برنامه آغاز ميشود و در ادامه با بررسي نحـوه اجـراي برنامـه ، بررسی مجدد  نتایج حاصل از برنامه اجرایی، ضمن اندازه گیری رواداری سطح دوم قابلیت فرایندها پس از اصلاح و اجرای برنامه اصلاحی اندازگیری شده و اندازه بهبود صورت گرفته مشخص میگردد در صورت عدم قابلیت فرایند های اجرا شده مجددا چالش های اساسی ناکارآمدی  مجددا بررسی و شناسایی میگردد و اقدامات اصلاحي براي بهبود فعاليتهـاي انجـام شـده مثابه مرحله اول انجام میگیرد.. این فرایند تا مرحله نقص صفر ادامه می یابد ،
بـه عبـارتي برمبنای چرخـه دمينـگ وضـعيت موجود هيچگاه كاملا راضي كننده نيست و همواره بايد به دنبال بهبود وضعيت بود. نكته ديگر اين كه اجراي چرخه دمينگ هميشه از برنامه ريزي آغاز و مجددا به برنامـه ريـزي ختم ميشود. به اين معني كه اگر برنامه اي پس از تنظيم با مشكلاتي در اجرا روبرو شـد، بايـد در فكر اصلاح مراحل اجراي برنامه بوده و در نهايت اقدام لازم، بـدون فـوت وقـت انجـام شـود. سپس براي اجراي فعاليتي ديگر برنامه ريزي كرد. نكته مهم در چرخه دمينگ اين است كه اگـر برنامه تنظيمي در اجرا با مشكل روبرو شد نبايد به سادگي اجراي برنامـه را متوقـف كـرد بلكـه بايد به دنبال علل ناتواني برنامه در اجرا بود.
نتيجه گيري :
با اجراي دو رويكرد مديريتي بهبود مستمر فرایند از طریق  استفاده از ابزار های کنترل آماری فرایندSPC) (و مدیریت  ناب در نظام آموزشي بويژه در فرآيندهاي ياددهي  يادگيري مي توان ضمن كاهش خطا در فرآيندهاي كاري و افزايش قابليت آنها  (CP) و ارزش آفريني و حذف اتلافها در مدارس شاهد تحولات عظيم و شگرفي در نظام آموزشي و افزايش كيفيت مبتني بر خواسته هاي دانش آموزان،معلمان، والدين، جامعه و صنعت و همچنين كسب نتايج مطلوب و بي عيب و نقص و تحقق بهينه اهداف آموزش و پرورش بود. لذا بهره مندی از تکنیک های آماری در حوزه های پیچیده و غیر قطعی مسیر بهینه سازی استوار برنامه های آموزشی را فراهم نموده ، و امکان استفاده ازتکنیک های  رویکرد ناب را  در مدیریت آموزشی میسر میسازد و از این طریق میتوان اتلافهای اجرایی را شناسایی نموده و با به حداقل رساندن آنها، به تسهیل جریانهای ارزش در محیطهای آموزشی کمک نمود. اتلافهای موجود در این محیطها به فعالیتهایی اطلاق میشود که ارزش افزوده ای در فرایندهای منتهی به هدف این مؤسسات ایجاد نمیکنند. از این رو، لازم است مدیران آموزشی توجه خود را به این موارد معطوف نموده و از طریق به کارگیری روشهای تفکر ناب، وظایف مدیریتی خود را با بیشترین کارایی و اثربخشی به انجام رسانند.


برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.