دلایل گرایش نوجوانان و جوانان به مواد مخدر
نتایج اغلب پژوهشها در سطح کشورهای مختلف حاکی از آن است که میزان مصرف مواد در جوامع مختلف به ویژه در میان نوجوانان و جوانان در حال افزایش است. سوءمصرف مواد در میان جوانان مشکلاتی نظیر خطر آسیب و مرگ از طریق خشونت بین فردی، تصادفات جادهای، رفتارهای پرخطر جنسی، ابتلا به بیماریهایی چون ایدز و مشکلات تحصیلی را افزایش میدهد.
مسأله مصرف و سوءمصرف مواد در میان نوجوانان و جوانان به دلیل حساسیت این دوره از زندگی و نقش آن در زندگی آینده افراد، از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مسأله وقتی مهمتر میشود که شیوع مصرف مواد در میان جوانان دانشجو مطرح میشود. بنابراین توجه به این موضوع در بین دانشجویان از موضوعات اساسی نظامهای آموزشی بوده و میتواند گام مؤثری در شناسایی عوامل مرتبط با سوءمصرف مواد و ارائه راهکارهای مؤثر در جهت پیشگیری و درمان اختلالات سوءمصرف مواد و اعتیاد باشد.
با توجه به هزینههای بسیار بالای مبارزه با موادمخدر، درمان و نگهداری معتادان و همچنین معایب مربوط به روشهای درمان و سمزدایی، به نظر میرسد پیشگیری از سوءمصرف مواد بسیار مقرون به صرفه و کاراتر باشد. از اینرو یکی از زمینههای مهم پژوهش در زمینه سوءمصرف مواد، شناسایی عوامل خطر و محافظتکننده گرایش به مصرف مواد است.
از میان عوامل فردی میتوان به سن و جنس اشاره نمود؛ نوجوانی و جوانانی را میتوان یکی از عوامل خطرزای مصرف و سوءمصرف مواد قلمداد نمود. آمارها نشان میدهد سن شروع اعتیاد بین 16 تا 20 سالگی و دامنه سنی در معرض خطر را جوانان بین 18 تا 31 سال تشکیل میدهند. در بعضی پژوهشها ارتباط قوی بین سن نوجوانان و سوءمصرف مواد وجود دارد. اغلب پژوهشها نشان دادهاند که پسرها به احتمال بیشتری مواد را به صورت مکرر مصرف میکنند تا دخترها.
در سطح فردی صفات شخصیت، ویژگیهای روانی و آمادگیهای زیستی که فراتر از کنترل نوجوانان هستند، ممکن است میل به مصرف مواد را برانگیزد و آنها را در برابر آثار فیزیولوژیک مواد مستعد سازد. از دیگر عوامل فردی میتوان به عواملی چون عزت نفس پایین، اضطراب و تنش، تکانشگری، خلق افسرده، مهارتهای سازشی ضعیف، مهارتهای اجتماعی ناکارآمد و مهارتهای تحصیلی ضعیف اشاره نمود.
اعتیاد با چگونگی ادراک فرد از خود نیز رابطه دارد. معلوم شده است که افراد مبتلا، اعتماد به نفس پایینتری دارند، در رفتارهای خود، تکانشی عمل میکنند و به هنگام روبرو شدن با مشکلات، به جای برخورد مسئلهمدار و ریشهای، از آنها اجتناب میکنند، چرا که تواناییهای خود را دست کم میگیرند و خود را از پیش شکست خورده میدانند. میتوان گفت که این افراد، خودکارآمدی پایینی دارند.
خودکارآمدی به عنوان سازهای شخصیتی، قضاوتی است از جانب فرد درباره توانایی خود در بروز رفتارهای مشخصی که به اهداف معینی منجر شده یا آنکه به وی در مقابله با موقعیتهای استرسزا کمککننده باشد. به عبارت دیگر، خودکارآمدی باز نماینده حس خوشبینی نسبت به تواناییهای شخصی است، و سازهای جهان شمول است که به نظر میرسد در انگیزش انسان نقش داشته باشد. تحقیقات نشان دادهاند که خودکارآمدی بالا با کیفیت زندگی بهتر، اعتماد به نفس بالاتر، اعتیاد کمتر و نتایج درمانی بهتر رابطه دارد.
از دیگر عوامل گرایش به مصرف مواد، عدم آشنایی جوانان با مهارتهای زندگی است. از مهارتهای تصمیمگیری، مقابله با اضطراب، مهارتهای ارتباطی و جرأتآموزی یاد میکنند. نوجوانانی که قابلیتهای اجتماعی ضعیفی دارند، ممکن است به دلیل سودمندیهای اجتماعی به مصرف سیگار و الکل رو آورند. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد افراد با شایستگی و مهارت اجتماعی پایین، بدترین پیش آگهی و بالاترین نرخ مصرف مواد را نشان میدهند. محیط دانشگاه با استرسهای درسی و عدم مهارت برای سازگاری با همسالان در خوابگاهها به همراه احساس رهایی از کنترل و نظارت والدین میتواند یکی از عوامل خطرآفرین برای گرایش به مصرف موادمخدر باشند.
خانواده یکی از بنیادیترین عوامل مؤثر در مصرف یا عدم مصرف مواد فرزندان به شمار میرود؛ سابقه مصرف مواد یکی از عوامل خطر مهم است، در رابطه با مصرف مواد توسط اعضای خانواده، بیان کردهاند که در مقایسه با کودکان والدین غیرالکلی، کودکان والدین الکلی چهار برابر بیشتر در معرض خطر الکلی شدن قرار دارند. کودکان دارای والدین مصرفکننده الکل نسبت به سایر کودکان به صورت معناداری در عوامل روانی اجتماعی، توانمندیهای خانوادگی/ شخصی و پیوند با مدرسه، پایینتر و از نظر عوامل خطرزا در حوزههای خلق و خو، احساسات و افکار و رفتار، بالاتر بودند. از سوی دیگر نگرش مثبت والدین به مصرف مواد، احتمال اینکه نوجوانان به سوءمصرف مواد روی بیاورند را بیشتر میکند و اعتقاد به ضدارزش بودن مصرف مواد در خانواده از احتمال گرایش فرزندان به مصرف مواد میکاهد.
عقاید مذهبی معمولاً عامل بازدارنده سوءمصرف موادمخدر محسوب میشوند. مذهبی بودن علاوه بر اینکه نوجوان را در برابر مشکلات مصرف مواد حفاظت میکند، کودکان معتادان به تریاک را نیز که به شدت در معرض خطر مصرف مواد قرار دارند حفاظت میکند افرادی که از دینداری بالایی برخوردارند سازگاری بهتری با موقعیتهای استرسزا دارند، میزان پایینتری از هیجانات منفی و افسردگی را تجربه میکنند، اضطراب کمتری دارند، از مصرف مواد روانگردان و الکل پرهیز میکنند و از حمایت اجتماعی بالاتری برخوردارند. آنها به دلیل اتخاذ شیوههای سالم در زندگی امید به زندگی بهتری نیز نسبت به افراد عادی دارند.
https://alborzegolestan.ir/?p=38513