ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
شهید حاج میرنقی صمدی در سال 1328 در روستای یساقی از خانواده مذهبی سلاله پیامبر( ص) متولد شد ایشان دومین فرزند خانواده بود و سن کودکی را در آغوش گرم خانواده سپری نمود و در شش سالگی جهت آشنایی با معارف قرآن کریم به مکتب خانه رفت و از همان اوایل تحصیل قرآنی پیشرفت فوق العاده ای در فراگیر قرآن کریم داشته ، بطوریکه مورد توجه وتشویق روحانی محل قرار گرفت بعد از فراگیری قرآن جهت ادامه تحصیل معارف اسلامی به مدرسه علمیه گرگان زیر نظر استاد مرحوم حجت الاسلام سپهر اعزام گردید وی بعد از مدتی بعلت مشکلات مالی خانواده از ادامه تحصیل درگرگان بازماند و جهت خدمت به خانواده و کم کردن بارمالی خانواده دریک مغازه در گرگان مشغول به کار شد و تحصیلات آموزشگاهی خود را در غالب امتحانات متفرقه تا پنجم ابتدایی پشت سرگذاشت و در سال 1348 به خدمت سربازی در آمد و مدت دوسال سربازی را درلشکر 77 خراسان گذراند بعد از خدمت سربازی در امورات کشاورزی ، فردی فعال و پرتلاش بود و از این راه به خانواده خود خدمت می کرد و در سال 1351 به استخدام آموزش و پرورش در آمد و در آن سال ضمن خدمت در آموزش و پرورش جهت ادامه تحصیل در مدرسه شبانه مشغول ادامه تحصیل شد وتا سطح دوم دبیرستان تحصیلش را ادامه داد شهید حاج میرنقی صمدی در حوادث زلزله طبس بهمراه شهید حسن فرزانه جهت یاری رساندن به زلزله زدگان طبس به آن محل اعزام گردید و مدت یکماه در آن خطه به آسیب دیدگان زلزله کمک نمود شهید حاج میرنقی در قبل از انقلاب با همرزمانی چون شهید میاندره و شهید پاسندی جلسات مذهبی و سیاسی برگزار می نمودند منزل شهید حاج میرنقی محل نگهداری پیامهای حضرت امام خمینی قدس(ره) بود ودر آنجا جهت توزیع در بین مردم حزب الله برنامه ریزی می شد.
شهید حاج میرنقی صمدی بعد از پیروزی انقلاب جهت خدمت صادقانه به انقلاب در اختیار پایگاه مقاومت بسیج روستا قرار گرفت و تا آخرین روز حضور در روستا به عنوان شورای پایگاه مقاومت فعالیت مخلصانه ای داشت.
شهید حاج میرنقی از همان اوایل شروع جنگ به جبهه اعزام گردید و حضور در جبهه را از جمله وظایف مهم خود می دانست و همیشه گوش به فرمان امام خود بود و از مقلدین راستین حضرت امام خمینی رحمة الله بود تا سال 1365 شش بار به جبهه حق علیه باطل اعزام گردید شهید حاج میرنقی صمدی دوسال به عنوان ناظر کاروان حجاج به خانه خدا مشرف گردید. در سال 1365 به عنوان مدیر کاروان حجاج انتخاب گردید و در همان سال اول به عنوان مدیرکاروان نمونه حجاج مازندران مورد تشویق مسئولین مربوطه قرار گرفت.
شهید حاج میرنقی حضور در جبهه را بر مدیریت کاروان ترجیح داد و در 24 دی ماه 65 همراه کاروان محمد رسول الله به جبهه حق اعزام گردید و این بار آخرین اعزام ایشان به جبهه بود و حالات عجیبی داشت و یک شب قبل از اعزام به جبهه به منزل پدر شهید بزرگوار احمد روشنی رفت و به پدر شهید گفت هرپیامی که برای احمد داری بمن بگو تا پیامت را به احمد برسانم .
شهید حاج میرنقی از نظر خصوصیات اخلاقی فرد بسیار خوشرو و خوش برخورد بود و در مقابل مردم فردی متواضع و فروتن بود و. هیچ وقت خود را طلب کار مردم نمی دانست و خدمت به همنوعان مخصوصا قشر کم بضاعت را وظیفه خود می دانست و از خصوصیات بارز دیگر ایشان نماز خواندن در اول وقت حضور در مسجد بود که هرگز از این امرغافل نمی شد شهید حاج میرنقی بعد از شهادت درعملیات کربلای 5 ، مدت 8 سال بدن پاک و مطهرش در منطقه عملیاتی مفقود بود و در سال 1373 پیکر پاکش که بیش از چند تکه استخوان نبوده به خانواده شهید بازگردانده شد یادش گرامی و راهش پررهرو باد

انتهای پیام