کدخبر:50023
البرز گلستان بخش فرهنگ و ادب /اشعارناصح گلستانی” علی آبادکتول
به چه خوش باشد مرا این زندگانی در بهار
گل دهد بر من نوید جاودانی در بهار
بلبل طبعم به دشت و باغ و صحرا روز وشب
سرخوش است و می نماید نغمه خوانی در بهار
می کند روشن زمین و آسمان را آفتاب
پیر حتی می کند حس جوانی در بهار
ماه شعبان است و میلاد عزیز مصرجان
ماه شعبان می کند صاحبقرانی در بهار*
من به چشم معرفت دیدم که در بستان عشق
گل به روی گل کند چشمک پرانی در بهار
مهربانی قلب عاشق را بهاری می کند
خار هم با گل کند بس مهربانی در بهار
شرم بادا هر کسی کو بد زبانی می کند
توبه کن ای بدزبان از بدزبانی در بهار
این بهار زندگی روزی خزانی می شود
روح تو شاید که گردد آسمانی در بهار
“ناصحا” بنشین کنار چشمه سار زندگی
شکر حق گو؛ شکر حق تا می توانی در بهار
1400/1/3
پ.ن:
*صاحِبْقِران، این عنوان در قدیم بکسی اطلاق می شد که در زمان قِران یعنی مُقارِنَه دو ستاره سعد مثل زهره و مشتری متولد می گردید، بعدها به عالِم یا شاعر یا وزیری اطلاق کردند که او را ممتاز از همکاران و هم سِلْکان دانستند. / انتهای پیام
https://alborzegolestan.ir/?p=50023