براي روز روابط عمومي…
اصطلاح روابـط عمومی به مفهوم کنونی نخستین بـار در سال1897 در یـک مؤسسه راه آهن در آمریکا مطرح شد و فعالیت آن بـه شکل کنونی از زمانی آغاز شد که مؤسسههای اقتصادی و دولتها، افکار عمومی را در سرنوشـت خود مؤثر دانسته و دریافتند که فقط از طریق روابط عمومی است که میتوان افکار عمومی را جذب کرده و به فعالیت خود رونق بخشند. این اصطلاح در ایران برای نخستین بار در شرکت نفت به کار گرفته شد و سازمانها و مؤسسات دیگر کشور، سالها پس از شرکت نفت شروع به ایجاد واحدی به نام روابط عمومی در تشکیلات خود کردند تا جایی که اکنون درکشور ما هم به حرفه روابط عمومی همچون یک حرفه حساس، مهم، پر مسئولیت و تعیین کننده نگریسته میشود. روابط عمومی هنر، علم ، دانش و فنی است که آنطور که باید و شاید ابعاد و زوایای آن مورد توجه قرار نگرفته است.
مطابق تصویب نامه مورخ 27/4/86 هیات وزیران اهم فعالیتهای روابط عمومی در آیین نامه نحوه فعالیت، وظایف و اختیارات روابط عمومی دستگاههای اجرایی شامل اجرای سیاستهای اطلاع رسانی، همکاری با رسانههای جمعی جهت انعکاس مناسب عملکردها، رویدادها و اتفاقات، پاسخ گویی به ابهامها و اطلاع رسانی مناسب، تهیه و اجرای طرحهای تبلیغاتی، اجرای مناسب مراسم و مناسبتها، ایجاد حسن رابطه بین کارکنان و مسوولان از طریق برگزاری جلسات داخلی، نظارت بر نشریات و انتشارات، مدیریت پایگاههای اطلاع رسانی الکترونیک و افکارسنجی برون و درون سازمانی است.
نکته مهم اینکه روابط عمومی نقشهای گوناگونی را در جایگاههای متفاوت و شرایط متمایز از یکدیگر ایفا میکند، اما دو نقش قابل تفکیک آن در ارتباطات درون سازمانی و برون سازمانی از میان سایر نقشها نمایانتر و مهمتر است، با تحولاتی که در جوامع کنونی به وجود آمده، مخاطبان درون سازمانی و برون سازمانی فهیمتر و انتخابگرتر از آن هستند که بخواهیم یا بتوانیم با الگوهای قدیمی ارتباطی با آنها ارتباط برقرار کنیم و دیگر روشهای سنتی اطلاع رسانی، پاسخگوی خواستههای روز افزون جوامع پیچیده امروزی نیست، چرا که مردم حق خود میدانند تا در تعیین سرنوشت خود و مشارکت در اداره امور جامعه سهیم باشند و در این راه سخت تشنه دانستن، تحلیل کردن و پردازش اطلاعات و اخبارند.
هدف روابط عمومي ايجاد تفاهم بين مخاطب و مجموعه خود است و بايد با هنري كه دارد اين تفاهم را ايجاد كند. روابط عمومي بايد انتقادات را به جان بخرد و براي بهبود شرايط و جلب رضايت مندي گام بردارد و اگر عواملي در سد راه وجود دارد با صداقت با مخاطب در ميان گذارد.روابط عمومي مي تواند پلي واقعي بين مردم و دستگاه باشد و مي تواند نقش خود را به عنوان مدعي العموم از سوي مردم در مواجهه با سازمان به خوبي ايفا كرده و از سوي ديگر وكيل مدافع دستگاه در برابر مخاطب باشد.روابط عمومي مي تواند دست رسانه ها را به گرمي فشرده و از اهالي ركن چهارم جامعه مردمسالار به عنوان يك بازوي قوي استفاده نمايد و اگر حمايت رسانه ها را ديد و در مقابل از آنها به نحوي قدرداني كرد نبايد انتظار تنها بله قربان گويي يك طرفه را از آن رسانه داشته باشد و اجازه دهد كه رسانه ها هم به وظيفه ذاتي خود براي پرداختن به مشكلات عمل كرده و انتقادات مردم را منعكس كنند.
در ایران نگرش به روابط عمومی اکثرا تبلیغاتی است به طوری که این امر باعث شده که در بسیاری از سازمانها بخش روابط عمومی مبدل به بخش تبلیغات سازمان شده و موجب دورشدن روابط عمومی از رسالت اصلی خود شده و کمتر به مفاهیم و ارتباطات دو سویه بپردازد . به خاطر همین است که مدیر روابط عمومی بودن در ایران کار سختی است، سخت از آن جهت که یک مدیر روابط عمومی در ایران با تمام مسئولیتهایی که به وی محول میشود، اختیار تام برای برنامه ریزی، نوآوری و اجرای وظایفاش ندارد و این حرفه – مدیر روابط عمومی بودن- وقتی سختتر میشود که مدیران ارشد و مسئولان سازمانهای دولتی و خصوصی، اطلاع و آگاهی چندانی از وظایف، دیدگاهها و رویکردهای حرفه روابط عمومی ندارند و این تازه آغاز ماجراســت.
متاسفانه دیدگاه غلط برخی مدیران سازمانها نیز منجر به ایجاد نگرشهای غلط در مورد روابط عمومیها شده است، این مدیران در تبعیت از مشاوران مرئی و نامرئی خود، خواهان یک روابط عمومی رئیس محور هستند. از دید این افراد روابط عمومی، باید بسان بلندگوی سازمان عمل کرده و تمام اتفاقات و رویدادهای ریز و درشت سازمان از قول و زبان و فعل و عمل مدیر بیان شده به طوری که حتی در کوچکترین خبر ارسالی این گونه سازمانها به رسانهها باید چندین نقل قول مستقیم وغیر مستقیم از مدیر وجود داشته باشد، این قبیل مسؤولان اطلاع رسانی و دانستن را حق مردم نمیدانند و آنچه برای آنان مهم است؛ درج اخبار و عکس خودشان در اخبار، بروشورها، بولتنها، رنگین نامهها و هزاران جای دیگر است، این قبیل مدیران در کنار خود یک روابط عمومی بیجان و بیاثر میخواهند و نقشی تشریفاتی برای روابط عمومی تعریف میکنند و در این حالت است که متاسفانه روابط عمومی به بیشتر مجری انواع شوهای تبلیغاتی برای سازمان متبوع خود خواهد شد.
بدانیم و ایمان بیاوریم که؛ یک مدیر روابط عمومیِ خوب و با وجدان، باید فعال و خلاق باشد، فکرش آزاد و از پشت میز نشینیِ کارمند گونه بیزار باشد؛ باید آزادی عمل، فکر و بیان داشته و بتواند آزادانه، عملکرد دستگاه متبوعش را نقد کند. از ضعفها و کمبودها و نارضایتیهایی که مطلع میشود و شاید هرگز به گوش مدیران ارشد نرسد، بگوید. نقاط ضعف و قوت سازمان خود را بشناسد و برای از بین بردن نقاط ضعف و تقویت نقاط مثبت، اندیشه کند و طرحهای اجرایی ارائه دهد. باید بتواند روی تمام بخشهای سازمان شناخت داشته باشد و نه اینکه صرفا به عنوان عکاس و خبرنگار در جلسات حضور داشته باشد. یک مدیر روابط عمومی حرفهای باید فرصت اظهار نظر داشته باشد و نکات مد نظر خود را بازگو کند.
در واقع میتوان گفت اگر این مسائل و موضوعات در روز ملی ارتباطات و روابط عمومی بیشتر مورد توجه قرار گیرد و منتج به عمل در برخی حوزه ها شود میتواند نقطه عطفی را در توسعه و تحول واحدهای روابط عمومی در ایران ایجاد نماید. روز ارتباطات و روابط عمومی بهانهای است تا بار دیگر به همدیگر یادآوری کنیم، روابط عمومي شوق اداري است و نه شغل اداري!
انتظار مي رود در روزي كه به نام روز ارتباطات و روابط عمومي نام نهاده شده است تعالي رويكرد روابط عمومي را نه صرفاً بر اساس ماموريت «اطلاع رساني» كه بر پايه ي «اطلاعگيري» آرزو نمايم. آرزويي كه قطعاً مترادف با توفيق بيش از پيش همه همكاران ارجمندم در روابط عموميها خواهد شد.
خبر محد یزدانی
https://alborzegolestan.ir/?p=41440