✅ کجای دنیا قرار داریم؟
✍ علياني نژاد
البرزتولید ناخالص ملی، درآمد سرانه و صادرات هر کشور سه شاخص مهمی است که میتواند به درک بهتر رویدادها کمک کند. ممکن است این سه شاخص کامل نباشد اما تقریباً بهترین شاخصها برای شناخت توان کشورهاست.
آمارها نشان میدهد که ایران در دهههای اخیر از بسیاری از رقبای خود عقب افتاده است. اگرچه ایران به دلیل جمعیت بالا و گستردگی امکانات، قدرت 27 اقتصادی جهان و قدرت 37 صادراتی جهان است اما در مبحث درآمد سرانه، دارای رتبه 94 از بین 184 کشور است و این اصلاً اتفاق خوبی نیست.
ایران در 38 سال اخیر از نظر درآمد سرانه رشدی بیش از دو برابر داشته اما آنچه امروز سبب شده تا این رشد دیده نشود سرعت خیرهکننده سایر کشورهای رقیب و همچنین رشد سرسامآور هزینههای زندگی و تغییر شکل زندگی است. کالبدشکافی این دو موضوع میتواند به ما نشان دهد که چرا درآمد سرانه 2150 دلار در سال 58 (79 میلادی) رقم خوبی برای حفظ سطح زندگی ایرانیان بوده اما رقم 4877 دلار در سال 94 (2016) برای یک زندگی مناسب کافی نیست. امروز ایرانیان از دولت انتظار ارائه خدماتی در سطح کره جنوبی یا کمتوقعترها دستکم انتظار زندگی مشابه ترکیه و مالزی را دارند حال آنکه سرانه برخورداری این کشورها از ثروت ملی بین دو تا شش برابر ایران است!
ایران در سال 1979، اقتصادی بزرگتر از کره جنوبی و ترکیه داشته و بیش از پنج برابر بزرگتر از مالزی بوده اما اکنون اقتصادی یکچهارم کره جنوبی، کمی بیش از نصف ترکیه و اندکی بزرگتر از مالزی دارد. امروزه قدرتهایی که ما خواهان زندگی مشابه با مردم آنها هستیم بعضاً مانند ژاپن 10 برابر بزرگتر از ما هستند و عمدتاً درآمد سرانه بالای 20 هزار دلار دارند. ما باید این نکته را قبول کنیم که اقتصاد ایران، امروز کوچکتر از رقبای خود شده است.
چهار دهه قبل تعداد کشورهای ثروتمند دنیا بسیار اندک و محدود به چند کشور اروپای غربی، آمریکای شمالی و ژاپن میشد. سایر کشورها، متوسط یا عقبمانده بودند. آن زمان درآمد سرانه ایران بین نصف تا یکسوم این کشورها بود. البته باید اذعان کرد، بخش بزرگی از تولید ناخالص ملی ایران تحت تاثیر تولید 5 /5 میلیون بشکه نفت و صادرات تقریباً 90 درصد این میزان بود. ارتباط خوب ایران با جهان غرب از یکسو و برنامهریزیهای مناسب سالهای 1340 تا 1352 سبب شد تا تولید ناخالص ملی ایران رشدی پنجبرابری را تجربه کند و مبدل به قدرت بزرگ غرب آسیا شود. البته این روند بعدها به دلیل اشتباهات شاه منجر به رکود و تورم وحشتناک سالهای 54 تا 56 و سرانجام انقلاب شد. اما به هر تقدیر دردهه 50، فاصله درآمدی ایران با «چشم آبیها» کم بود و به همین دلیل خودروهای در حال تردد در شهرهای ایران مدلهای خوب اروپایی و آمریکایی بودند.
این روند بعدها به آنجا رسید که ایرانیان مالک خودروهای کرهای و بعد از آن چینی و داخلیهای با فناوری 30 سال قبل شدند.
مقایسه تولید سرانه ایران با کشورهای مختلف نشان میدهد که سریعترین شکاف را ایران با همسایگان جنوبی و ترکیه داشته است. البته توسعه معجزهآسای شرق آسیا را نیز نباید فراموش کرد. مردم دوچرخهسوار چین در 1980، اکنون بزرگترین خریداران و تولیدکنندگان خودرو جهان هستند. سنگاپور، مالزی، تایوان، اندونزی، ویتنام و تایلند نیز سرعت رشدی کمتر از کره جنوبی و چین نداشتهاند. آمریکای جنوبی که زمانی محل تجمع فقیرترین و فاسدترین دولتهای جهان بود اکنون با اقتصادهای شکوفایی نظیر آرژانتین، برزیل، شیلی و مکزیک روبهرو هستند. اقتصاد مکزیک امروز بیش از دو برابر ایران و برزیل چهار برابر ایران است. درآمد سرانه ایران در سال 1979 از هر دو این کشورها بالاتر بود اما اکنون تقریباً 50 درصد هر کدام از این کشورهاست.
فاصله درآمد سرانه ایران با کشورهای اروپای غربی نیز در این چهار دهه تغییر قابل ملاحظهای داشته است. درحالیکه در سال 1358 درآمد سرانه ایرانیان تقریباً نصف مردم ایتالیا و انگلیس و یکچهارم فرانسه و آلمان بود اکنون معادل یکدهم انگلیس، یکهفتم ایتالیا و یکهشتم فرانسه است.
https://alborzegolestan.ir/?p=28884