«چرا حق تلخ است؟»

‍کدخبر:۶۹۵۰۸

«چرا حق تلخ است؟»

 

البرز گلستان شنیده اند که «حق تلخ است»

اما کمتر کسی به این نکته توجه می‌کند که

چرا حق تلخ است و حق، که همان خدا است

و سرچشمۀ همۀ شهدها و شیرینی‌هاست،

چگونه می‌تواند در کام ما تلخ شود

 

باید گفت این نشان بیماری ماست و نشان نیاز ما به طبیبی است که ما را به سلامت باز گرداند تا حق را شیرین احساس کنیم و ناحق در کاممان تلخ باشد.

 

در حقیقت این نفس ماست که به سبب غلبۀ

حرص و آز و طمع و خودبینی و غرور و امثال آن، حق را تلخ احساس می‌کند، چنانکه اگر این حقیقت را با وی بگویند که تو شایستۀ چنان مقام نیستی با اینکه خود نیز از آن آگاه است سخت آشفته می‌شود و چنان روی درهم می‌کشد که گویی زهر نوشیده است.

 

مولانا در مثنوی حکایت پادشاهی را نقل می‌کند که با دلقک خویش شطرنج می‌باخت و هربار که دلقک برنده می‌شد مهره‌های شطرنج شاهی را که از طلا و نقره بود بر سر و روی آن دلقک پرتاب می‌کرد. زیرا تاب تحمل حقیقت را نداشت. یک روز دلقک لحاف ضخیمی را بر سر کشیده بر سرِ بازی آمد. شاه گفت «این چیست؟» دلقک گفت:

 

کِی توان گفت حق، جز زیر لحاف

با تو ای خشم آورِ آتش سجاف؟

 

حسین_الهی_قمشه‌ای

انتهای خبر

.

نوشته شده توسط البرزگلستان در سه شنبه, ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱:۳۵ ق.ظ

دیدگاه