اشعاررسیده/ ندارم غم ، چو دارم من به سینه نور قرآن را / احمدرضااحمدی ناصح گلستانی

کدخبر:۵۴۵۶۹

البرز گلستان/ اشعار ناصح گلستانی]

ندارم غم ، چو دارم من به سینه نور قرآن را
که درمان می کنم هرروز و هرشب درد هجران را

ز رندان طریقت این حقیقت را شنیدم من
شهیدان در عمل تفسیر کردند متن عرفان را

تمام حرف اهل معرفت این است؛ میدانی؟!
بدرگاهش خدا محبوب سازد اهل ایمان را

نگردد آشنای رسم و راه عاشقی کردن
هر آنکس نگسلد بندتن و زنجیر شیطان را

هر آنکس اهل عقل و طالب رمز کمالاتست
حراست می کند از مکر موش نفس انبان را

مشو غره به مال و دولت و جاه و جلال خود
که این نفس هوس پیشه گدا سازد سلطان را

مشو غافل ز صیادی که دام خویش افکنده است
که شاید او به یک ارزن کند نابود انسان را

تو از خوان کرم “ناصح” بخور از هر چه می خواهی
ولی مشکن بحق حضرت باری نمکدان را

غزل در سبک هندی و خراسانی؛ اگر گفتی
بلند آوزاه کردی زین غزل ملک گلستان را

بفردوس برین پا می گذارم بیگمان روزی
شفیع من اگر سازد خدا شاه خراسان را

احمدرضااحمدی
ناصح گلستانی
۱۴۰۰/۶/۹

نوشته شده توسط البرزگلستان در چهارشنبه, ۱۰ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۸:۰۲ ب.ظ

دیدگاه